بروز ویروس کرونا بسیاری از معادلات جهانی را بهم ریخت. صنعت مد یکی از آسیبپذیرترین صنایع مدرن بود که به دلیل تناوبی بودن عرضه و تولید سوژه بسیار مناسبی برای پژوهشهای جامعهشناسان بوده است. در روزهایی که یک بیماری واگیردار صدهاهزارنفر را در جهان مبتلا ساخته، جان هزاران نفر را گرفته و میلیونها نفر را درگیر مراقبتهای لحظهای، استرس و قرنطینگی نموده است، بخشی از بازار با توجه به بالا رفتن حجم تقاضای مردم رو به تولید کالاهایی مرتبط با این بیماری آورده که از این تهدید به عنوان فرصت استفاده نماید. بسیاری از شرکت ها خط تولیدات قبلی خود را متوقف و تمرکز بر تولیدات بهداشتی، ضد عفونی کننده، دستکش، ماسک و دارو نمودند. صنعت مد و برخی برندها نیز برای عقب نماندن از این جریان پا به میدان کرونا گذاشتند و با تولید ماسکهای طرحدار بار دیگر میل به تمایز را در افراد مدگرا پاسخ گفتند. برند ال وی، چندین طراحی هفته مد پاریس و چند شرکت چینی از پیشگامان این جریان بودند که با تولید ماسکهای چندصددلاری وارد میدان شدند و احساس نیاز را در طبقات بالا ایجاد کردند. در ایران نیز طراحان فشن در شرایطی که هنوز نیازهای اساسی مقابله با کرونا تامین نشده است وارد این رقابت شدند. ویروس کرونا که در آغازِ واگیری امری طبقاتی نبود در حال تبدیل شدن به آن است. سود بیشتر برای طراح و تولیدکننده و میل به تمایز برای مصرف کننده دو وجه این دیالکتیک هستند که گردونۀ مد را حتی در این شرایط نیز میگردانند. از نظر جورج سیمل یکی از کارکردهای پیروی از مد و نمادهای منزلتی، اعلام تمایل انسانها برای متمایز شدن از دیگران و هویت فردی است. با تلفیق نظریه سیمل و وبلن میتوان گفت طبقه تنآسا حتی ماسک محافظت از کرونا را به شیوهای متمایز و نه از سر نیاز بلکه برای کسب اعتبار اجتماعی، جلب توجه، نمایش ثروت و اعلام تفاوتش با دیگران مصرف میکند که میتوان آن را مصرفی نه از سر نیاز بلکه مصرف متظاهرانه نامید.