ایدهپردازی و راهاندازی استارتآپها در دنیای مدرن ، نیازمند برنامهریزی دقیق بوده، قاعده و اصول خودش را دارد. اگر برایتان سوال شده است:” تعریف استارت آپ چیست؟” و چگونه کار میکند با ما همراه باشید تا جزییات راهاندازی این کسبوکار را بررسی کنیم. نیل بلومنتال، موسس و مدیرعامل کمپانی واربی پارکر (Warby Parker) استارت آپ را این چنین تعریف میکند: استارت آپ یک کمپانی نوپا است که که راهحلی نوین را برای یک مساله ارائه میکند؛ در حالی که تضمینی برای موفقیت کمپانی از طریق راه حل ارائه شده وجود ندارد بسیاری استارت آپ را فرهنگ نوینی برای اندیشههای نو و خلافیت برفراز ایدههای موجود میدانند که هدف از آن برطرف کردن مشکلات موجود در نقاط کلیدی است که به عنوان پاشنهی آشیل راهحلهای موجود شناخته می شوند.
فرهنگ واژگان انگلیسی آمریکن هریتیج نیز استارت آپ را تعریف کرده : یک کسب و کار یا تعهدی که به تازگی آغاز به فعالیت کرده است ویکیپدیا نیز استارت آپ را یک تجارت نوپا در قالب یک کمپانی، شراکت یا سازمان موقت تعریف میکند که در پی ایجاد و راهاندازی یک مدل تجاری جدید در زمینهی خاصی است. ویکیپدیا نوآوری را به عنوان شاخصهی اصلی استارت آپ عنوان کرده و به این نکته اشاره کرده که در باور عمومی، استارتآپها معمولا ماهیتی مرتبط با فناوری دارند؛ اما این موضوع همیشه صحت ندارد. این دایرهالمعارف اینترنتی درون مایهی استارت آپ را در جاه طلبی، نوآوری و تلاش برای رشد در سطح جهانی تعریف کرده است. با توجه به تعاریف ارائه شده میتوان به روشنی دید که تاسیس استارت آپ نیاز به برقراری قوانین خاصی ندارد؛ حال آنکه درآمد، سود و تعداد کارکنان همواره در کمپانیهای بزرگ تغییر کرده و دغدغهی این مسائل را نیز دارند. استارت آپ فارغ از مسائلی که کمپانیهای بزرگ با آن دست به گریبان هستند، فقط در زمینهی کاری خود مشغول به کار است. از نظر پول گراهام، مدیرعامل کمپانی (Y Combinator) که یک سرمایهگذار در زمینهی شتاب بخشیدن به رشد استارت آپها است، یک کمپانی با قدمت پنج ساله را نیز میتوان یک استارت خواند؛ اما یک کمپانی ۱۰ ساله تقریبا در حال دگردیسی و گسترش است. با بررسی تولد و فعالیت استارتآپها در سالهای اخیر میتوان به جرات گفت که بصورت میانگین عمر استارتآپ ها تقریبا سه سال است و این کمپانیهای نوپا پس از سه سال دیگر یک استارت آپ شناخته نمیشوند. دلایل متعددی برای پایان دوران سه سالهی شناخته شدن به عنوان استارت آپ مطرح است که از جملهی آن میتوان به تصاحب شدن توسط سایر کمپانیهای بزرگ، افزایش تعداد دفاتر به بیش از یک مرکز، افزایش درآمد به بیش از ۲۰ میلیون دلار، افزایش تعداد کارکنان به بیش از ۸۰ نفر و افزایش تعداد اعضای اصلی به بیش از پنج نفر یا فروش سهم اعضای اصلی اشاره کرد. در واقع میتوان در یک جملهی ساده رسیدن استارت آپ به سودآوری را پایانی برای شناخته شدن آن به عنوان یک استارت آپ موفق خواند. در واقع فاکتور اصلی یک استارت آپ را باید توانایی آن برای رشد بدانیم. گراهام، استارت آپ را یک کمپانی تعریف میکند که ساختار آن برای رشد سریع معماری شده است. در واقع تمرکز برای رشد، فارغ از فاکتورهایی نظیر جغرافیایی است که اعضای استارت آپ آن را تاسیس کردهاند؛ از اینرو استارت آپها را باید از کسب و کارهای کوچک جدا کرد. یک رستوران جدید در یک شهر را نباید به عنوان یک استارت آپ بشناسیم. مفهوم استارت آپ مفهوم استارت آپ با صنعت فناوری در هم تنیده شده و ریشههای استارت آپ با فناوری در هم گره خورده است در سالهای اخیر، در فرهنگ عامیانه، مفهوم استارت آپ با صنعت فناوری در هم تنیده شده و ریشههای استارت آپ با فناوری در هم گره خورده است. برای مثال میتوان به اوبر (Uber) اشاره کرد که در زمینهی پیوند صنعت فناوری با حمل و نقل فعالیت میکند. آیا این کمپانی که هماکنون موفق شده با داشتن ارزشی ۳.۵ میلیارد دلاری، سرمایهای ۳۰۷ میلیون دلاری را جذب میکند، میتوان یک استارت آپ به شمار آورد؟ به طور حتم پاسخ این سوال منفی است. اوبر در حال حاضر تبدیل به یک کمپانی چند ملیتی در زمینهی حمل و نقل شده که براساس برآوردهای انجام شده درآمدی ۲۱۳ میلیون دلاری کسب خواهد کرد.
از جملهی سایر مثالهایی که در این باب میتوان به آن اشاره کرد، آکیولس است. این استارت آپ با معرفی واقعیت مجازی در قالب هدستهایی که با اتصال به کامپیوتر میتوانند تجربهی جدیدی را برای کاربران به ارمغان بیاورند، در طول چند سال پیشرفت خارقالعادهای را شاهد بود و در نهایت نیز این کمپانی به زیر پرچم فیسبوک رفت که خود زمانی یک استارت آپ به شمار میرفت. استارتآپها برای پرورش فناوریهای خود از تکنولوژیهای متعددی استفاده میکنند؛ در این بین در دسترس بودن فناوری یا محصولات خود این کمپانیها نیز عامل مهمی در موفقیت و رشد یک کمپانی است. برای مثال در کشور آمریکا به واسطهی آمارهای منتشر شده که نشان از دسترسی ۹۸ از درصد از مردم به اینترنت دارد، موفقیت فناوریها و محصولات مبتنی بر اینترنت، تا حدودی تضمین شده است. زمانی که یک استارتآپ به اندازهای رشد کند که درآمد آن به چندین میلیون دلار برسد، دیگر باید دوران استارت آپ بودن این کمپانی را رو به اتمام خواند. در یک تعریف کلی میتوان استارت آپ را به مجموعهای تعمیم داد که درآمدی کمتر از ۲۰ میلیون دلار داشته و تعداد کارکنان آن نیز کمتر از ۸۰ نفر باشد. اما در یک تعریف کلی میتوان استارت آپ را به مجموعهای تعمیم داد که درآمدی کمتر از ۲۰ میلیون دلار داشته و تعداد کارکنان آن نیز کمتر از ۸۰ نفر باشد. همچنین باید به خصوصیات موسس استارت آپ نیز اشاره کرد. در صورتی که فردی با هدف تبدیل شدن به یک کمپانی بزرگ در سطح کشوری یا جهانی اقدام به تاسیس کمپانی خود کند، مجموعهی زیر نظر وی را میتوان استارت آپ و وی را موسس استارت آپ خواند. در کشورمان نیز این روزها شاهد ظهور استارت آپهای متعددی هستیم. حتی کمپانیهایی نیز وجود دارند که در صورت مقبول بودن طرح و آنچه که استارت آپ در پی رسیدن به آن است، درصدد حمایت از این کسب و کار برمیآیند. با یک گشت و گذار ساده در اینترنت میتوان نمونههای موفق استارت آپهای داخلی را نیز مشاهده کرد. توسعهی یک ایده و راهاندازی یک استارت آپ پیش از داشتن ایده و ابزار، نیازمند خودباوری است. در صورتی که شما نیز ایدهای دارید، میتوانید با سنجش تمام جوانب، استارت آپ خود را راهاندازی کرده و به عنوان یک کارآفرین شناخته شوید. کشورمان ایران در بسیاری از زمینهها مکان بکری برای راهاندازی و ارائهی سرویسهای مختلف است. راه اندازی یک استارت آپ در ایران چگونه است؟ روزنامه واشنگتن پست در مقاله ای به قلم مَت مکفارلند شرایط، موقعیت ها و محدودیت های راه اندازی یک استارت آپ در ایران را بررسی کرده. در این مقاله صحبت هایی از زبان برخی موسسان استارت آپ های ایرانی نقل قول شده که مراحل سخت و آسان انتخابشان در جایگاه یک کارآفرین ایرانی را به تصویر می کشد. گروه جنگ نرم مشرق- حسام آرماندهی و نازنین دانشور احتمالا از اولین کاربران اینترنت در ایران بودند. سالها پیش حسام از اولین بچههای دبیرستانی در تهران بود که به اینترنت دسترسی پیدا کرد و نازنین هم در آن زمان اوقات زیادی را در چت روم های یاهومسنجر میگذراند.
سعید رحمانی متولد ایران است و در سنین نوجوانی ایران را به قصد آمریکا ترک کرده. او برای IBM کار کرده و استارت آپی را نیز در آمریکا راه اندازی کرده است. پس از آن او برای یک شرکت اینترنتی به نام Naspers کار کرد و از او خواسته شد که موقعیت های سرمایه گذاری بازار استارت آپ های ایرانی را ارزیابی کند. نهایتا Naspers تصمیم گرفت از خیر سرمایه گذاری در ایران بگذرد، اما سعید به شخصه متقاعد نشد و تصمیم گرفت با توجه به پتانسیل های ایران به زادگاهش برگردد. تعریف آکادمیک برای سوال: استارتاپ چیست یک سازمان موقت که در جستجوی یک مدل تجاری مقیاس پذیر و پایدار است. ولی خوب این تعریف هم کاملا تمام زوایا و شرایط یک استارتاپ را توضیح نمیدهد. استارتاپها مثل شطرنج میمانند، قواعد بازی را میتوان در چند دقیقه یاد گرفت ولی حرفهای شدن، پیشبینی نیازهای بازار آینده، و ضریب موفقیت بالا، سالها تمرین لازم دارد. دلیلی که شور و شوق زیادی در ایران پیرامون مباحث استارتاپی است، جمعیت بالا، تحصیل کرده و جوان، به علاوه نفوذ اینترنتی بالای این کشور نسبت به کشورهای منطقه است. همچنین به دلیل راه اندازی شبکه های ۳G و ۴G توسط اپراتورها و رشد بسیار بالای استفاده از تلفنهای هوشمند، فضای مانور و گسترش بالایی در اختیار کسب و کارهای حوزه تجارت الکترونیک و استارتاپ ها قرار گرفته است. امیدواریم موفقیت آنها باعث انگیزه بیشتر در نسل بعدی از کارآفرینانی شود که صرفا به کارمندی و یا داشتن یک کسب و کار کوچک قانع نیستند