خلاقیت عبارت است از عمل تبدیل ایده‌های جدید و تخیلی به واقعیت. خلاقیت یعنی توانایی درک جهان به شیوه‌های نوین، شناخت الگوهای پنهان، ایجاد ارتباط بین پدیده‌های ظاهراً غیر مرتبط و ایجاد راه‌حل‌های مشخص. خلاقیت شامل دو فرایند اصلی “تفکر” و “تولید” می‌باشد.
اگر شما از جمله افرادی هستید که دارای ایده‌های بسیار هستند اما آنها را به مرحله‌ی عمل نمی‌رسانند، باید بگوییم شما یک فرد کاملاً تخیلی و به دور از خلاقیت هستید. می‌توانید در شبکه‌های مختلف اینترنتی به دنبال خلاقیت‌های مختلفی بگردید که اکنون تبدیل به یک کار بزرگ شده‌اند. خلاقیت مستلزم داشتن اشتیاق و تعهد بسیار زیاد است. مفهوم خلاقیت مربوط به آگاهی‌های پنهانی است که در نهاد ما وجود دارند و به دنیا آمدن آنها درهای جدیدی را به روی زندگی جدید ما می‌گشایند. ایجاد یک محصول جدید اصلاً موضوع غیرقابل پیش بینی نیست، اما در مفهوم بزرگ‌تر و بیشتر، محصول جدید باعث تولید و زایش محصولات جدید بیشتری هم می‌شود و تولید محصولات بیشتر یعنی داشتن کارمندان خلاق‌تر.
نوآوری چیست؟ نوآوری یعنی به مرحله‌ی اجرا رساندن یک محصول یا خدمات با یک فرآیند جدید که به صورت قابل توجهی بهبود یافته و برای کسب و کار شما، دولت یا جامعه ارزش‌های جدیدی را ایجاد می‌کند. بعضی‌ها معتقدند که خلاقیت هیچ ارتباطی با نوآوری ندارد و نوآوری یک رشته‌ی کاملاً مجزا می‌باشد. ما با این عقیده مخالفیم؛ از نظر ما مفهوم خلاقیت مرتبط با رشته‌ها و بخش‌های مهمی از معادله‌ی نوآوری است. مفهوم خلاقیت و توسعه‌ی اقتصادی ما در عصر خلاقیت زندگی می‌کنیم. “دانیل پینک” در کتاب خود با نام “یک ذهن کاملاً جدید” می‌‌گوید: افرادی که با نیم‌کره راست مغز خود فکر می‌کنند در کارهایی مانند توسعه اقتصادی یا اموری مانند امور کشاورزی( کشاورزان) امور صنعت( کارگران کارخانه‌ها) امور اطلاعات( کارکنان امور دانش) و مواردی مشابه موفق‌تر هستند. بیشتر بخوانید: چطور با خلاقیت و تفکر انتقادی واقعیت‌ها را تغییر دهیم؟ از طرفی او معتقد است افرادی که با نیم‌کره‌ی چپ مغز خود فعالیت می‌کنند بیشتر استعداد تفکرات کامپیوتری و اختراع و درک مفاهیم دارند. در واقع باید بدانید خلاقیت با اضافه کردن ارزش بیشتر بر خدمات یا کسب و کار شما، باعث می‌شود که شما از دیگر کسب و کارها و رقبا متمایز شوید و به این ترتیب یک مزیت رقابتی به شما می‌بخشد. بدون داشتن خلاقیت شما محکوم به رقابت در جهنم کالاهای از مد افتاده هستید. خلاقیت مهم‌ترین عامل موفقیت برای آینده‌ی شما است. یکی از مدیران بسیار موفق در سال ۲۰۱۰ اعلام کرد: “با به وجود آمدن اثرات مدیریتی پیچیده و در حال افزایش، امروزه مدیران اجرایی ما و تیم‌هایشان با خلاقیت‌های جسورانه با مشتریان خود ارتباط برقرار می‌کنند و با داشتن انعطاف پذیری بیشتر در جهت سازمان دادن به کارهای‌شان در موفقیت‌های بزرگ قرن بیست و یکم شریک خواهند بود.” تحقیقات نشان می‌دهد که از هر ۱۰ نفر ۸ نفر احساس می‌کنند که خلاقیت برای رشد اقتصادی مهم است و تقریباً دو سوم از پاسخ دهندگان معتقد هستند که خلاقیت برای جامعه بسیار باارزش است؛ اما یک اقلیت قابل توجه و تنها یک چهارم از این افراد بر این باورند که خلاقیت می‌تواند سطح زندگی و پتانسیل پیشرفت شما را بسیار بالا ببرد. آیا مفهوم خلاقیت یا خود خلاقیت چیزی است که بتوان آن را یاد گرفت؟ پاسخ بسیار کوتاه و روشن است: بلی. خلاقیت را می‌توان آموخت. یک تحقیق مهم در دانشگاه‌های لندن نشان می‌دهد که ما به صورت طبیعی موجودات خلاقی هستیم و همان‌طوری که رشد و پیشرفت می‌کنیم و در حال یادگیری هستیم در واقع خلاقیت به خرج می‌دهیم. به طور کلی خلاقیت یک مهارت است که می‌تواند توسعه پیدا کند و فرآیندی است که می‌تواند مدیریت شود. خلاقیت با تکیه بر پایه‌ای از دانش، یک رشته یا تسلط بر روی یک روش فکری آغاز می‌شود. شما می‌توانید با آزمایش، کاوش، سوق دادن مفروضات به سمت احتمالات و استفاده از تخیل و تجزیه‌ی اطلاعات تبدیل به یک فرد خلاق گردید. یادگیری خلاقانه و یادگیری خلاقیت مانند شروع به یادگیری یک ورزش است. یعنی اینکه نیازمند به تمرین برای توسعه عضلات و همین‌طور یک محیط مناسب است. یک مطالعه‌ی بسیار دقیق بر روی دی‌ان‌ای‌ها نشان می‌دهد که توانایی شما برای تولید ایده‌های ابتکاری نه تنها بر عملکرد ذهنی شما تاثیر می‌گذارد بلکه با استفاده از چهار روش زیر باعث افزایش رفتارهای کلیدی و رفتارهای خلاقانه می‌شود و مغز شما از این خلاقیت برای کشف بهینه امور استفاده می‌کند. مفهوم خلاقیت و همکاری: یعنی ایجاد ارتباط بین سوال، مشکل یا ایده که در زمینه‌های به ظاهرغیر‌مرتبط با هم وجود دارند. مفهوم خلاقیت و پرسش: اصولاً ذهنی که پرسش‌های فراوان دارد با چالش‌های مختلفی درگیر است که در اغلب موارد منجر به ایجاد تفکرات جدید و خلاقیت می‌شود. مفهوم خلاقیت و مشاهده: یعنی نظارت دقیق بر رفتار مشتریان، تامین کنندگان یا رقبا، شناسایی راه‌های جدید و همین‌طور رفع مشکلات قدیم. عموماً افرادی که مشاهده‌گر هستند افراد خلاقی هم هستند. مفهوم خلاقیت و کار گروهی: تجربه نشان داده است افرادی که با دیدگاه‌های مختلف می‌توانند در گروه‌های متفاوتی همکاری کنند در واقع دارای ذهن خلاق‌تری هستند. تحقیقات نشان می‌دهد که اگر شما هر روز با این چهار مهارت در حال تمرین هستید، در واقع شما در حال افزایش دادن مهارت اصلی خود، که همان خلاقیت است هستید. افسانه‌هایی درباره‌ی خلاقیت بیایید این اعتقادات و افسانه‌های قدیمی را درباره‌ی خلاقیت کنار بگذاریم، افسانه‌هایی مبنی بر اینکه فقط افراد خاص و با استعدادهای خاص می‌توانند افراد خلاقی محسوب شوند یا افسانه‌های مربوط به اینکه خلاقیت چیزی است که شما باید با آن زاده شوید. این گونه افسانه ها باعث می‌شود که اعتماد به نفس ما در توانایی‌های خلاقانه‌مان پایین بیاید. محققان دانشگاهی در آمریکا عملکرد‌های برجسته در هنر، ریاضی و ورزش را مورد بررسی قرار دادند تا تفکری مبنی بر اینکه “شما باید توانایی‌های بالایی داشته باشید تا یک فرد خلاق به حساب بیاید” را زیر سوال ببرند. آنها به این نتیجه رسیدند که بر خلاف باور عموم که “داشتن استعدادهای ذاتی می‌تواند شما را تبدیل به فردی خلاق کند”، ویژگی‌های مانند فرصت‌ها، تشویق‌ها، آموزش، انگیزه و بیشتر از همه تمرین می‌تواند برای تبدیل شدن شما به یک فرد خلاق از مهم‌ترین عامل‌های ممکن باشد. برای کودکان و کسانی که تازه می‌خواهند وارد اجتماع شوند، مفهوم خلاقیت از تشویق پدر مادرها یا معلمان مدرسه‌سان شروع می‌شود. هیچ کس نمی‌تواند بدون گذراندن ساعت‌های متمادی از آموزش جدی، به سطح بالایی از پیشرفت، موفقیت و یا خلاقیت دست پیدا کند. برای تبدیل ذهن خود به یک ذهن خلاق، به شما پیشنهاد می‌کنیم قوانین ساده‌ای را دنبال کنید. ایده‌های ساده‌ای مانند: باور کنید که می‌توانید دنیای خود را عوض کنید. در هر ساعتی از شبانه روز می‌توان کار کرد. سرعت کار خود را بالا ببرید. قدرت کار گروهی را در خود افزایش دهید. ایده‌های خود را با دیگران به اشتراک بگذارید. ساده و بدون سیاست کار کنید. به فکر مشتریان خود باشید. روش‌های مختلف را امتحان کنید. هر روز تمرین کنید. به فکرهای بزرگ خود و دیگران نخندید، بلکه آنها را امتحان کنید.
