استیو بلَنک محقق حوزه متدولوژی توسعه مشتری، یکی از بهترین تعریفهای استارت آپ را ارائه کرده است: استارت آپ سازمانی موقتی است که برای جستوجوی یک مدل کسبوکار تکرارپذیر و مقیاسپذیر شکل گرفتهاست. امروز سراغ دنیای استارت آپها و تاریخچه مدرنشان خواهیم رفت.
یادتان می آید در دوران خوش کودکی مان، چقدر خوره اختراع داشتیم؟ بزرگ تر هم که شدیم، همیشه دلمان می خواست ایده جدیدی را به دنیا معرفی کنیم که در فکر و خیالمان می توانست صنعت جهانی را تکان دهد… اما همیشه چیزی کم بود. فقدان آگاهی کافی ما و نبود شرایط لازم و از همه مهم تر، عدم وجود یک استارت یا نیرو محرکه اولیه، به فراموشی این ایده ها دامن زد. حالا می خواهم به شما مژده بدهم که در این چند سالی که شما حواستان نبوده و مشغول گرفتاری های شخصی تان بوده اید، دنیایتان دستخوش تغییرات بزرگی شده و آن آرزوی همیشگی، محقق شده است. الان، هستند کسانی که به ایده شما بها دهند، کسانی که صرف نظر از سنگینی جیب شما و تنها با توجه به ارزش ایده تان برایتان وقت و انرژی صرف کنند و تنها با شراکت در۱۰ تا ۲۰ درصد از کسب و کار شما، شرایط اولیه لازم برای شروع کارتان را مهیا کرده و تیمی از متخصصان را به شما اختصاص دهند. سرزمین های پیشرفته دنیا، بخش عظیمی از موفقیت های اخیرشان را مدیون همین ایده ها هستند و هستند کسانی که با ابتدای ترین و مسخره ترین ایده ها هم بازار را متحول کرده اند. شمار افرادی که ایده های فراوانی در سر داشته اند و از همین خوش فکری شان پول خوبی به جیب زده اند رو به افزایش است و حالا اسمشان در لیست ثروتمندترین های دنیاست. نام این نوع از کسب و کار، start-up (کسب و کار نوپا) است که در ادامه به توضیح بیشتر آن خواهیم پرداخت.
استارت آپ دقیقا چیست؟ لفظ استارت آپ، به شرکت یا سازمانی موقت گفته می شود که در راستای ارائه راه حل های نو برای راه اندازی یک مدل کسب و کار توسعه پذیر و تکرارشدنی ایجاد می شود. به عبارتی ساده تر، استارت آپ کسب و کاری نوپا است که از یک ایده شروع شده و با سهام داری بخش هایی تحت عنوان شتاب دهنده ها، به مرحله عرضه در بازار می رسد. اغلب این ایده ها و بازاریابی ها در راستای تکنولوژی های نوین و رسانه هستند و مهم است که بنیان گذاران این کسب و کار از مالکیت معنوی ایده های خود محافظت کنند. اگر چه در تعریف استارت آپ بر این مسئله تاکیدی وجود ندارد که حتماً فعالیت آن در حوزه تکنولوژی یا فن آوری اطلاعات باشد، اما به دلیل اینکه بسیاری از استارت آپ ها در سالهای اخیر، حول این زمینهها شکل گرفتهاند، گاهی در تعریف استارت آپ به این مسئله هم اشاره میشود که استارت آپ باید در حوزه فن آوریهای نوین فعال باشد. تاریخچه استارت آپ اگر بخواهیم به تاریخچه استارت آپ بپردازیم، مطمئناً میتوان شروع آن را با شروع تمدن در بین انسانها و خرید و فروش محصولات مختلف گره زد. اما آغاز استفاده از مفهوم استارت آپ به سال حدود ۱۹۱۱ میلادی برمیگردد که آغاز آنها با شرکتهای Silicon Valley شروع شد. یکی از مهمترین محصولات این شرکت، استارت آپ IBM بود که اسم آن از International Business Machines برگرفته شده است. این استارت آپ در سالیان بعد موفق شد که خود را به عنوان یکی از غولهای تولید کننده نرم افزار در دنیا معرفی کند.
یکی دیگر از قدیمیترین و موفقترین استارت آپ های دنیا، شرکت اپل است که توسط استیو جابز راهاندازی شد و همه شما با نحوه به وجود آمدن و سختی کشیدنهای این فرد در به نتیجه رسیدن این استارت آپ آشنا هستید. اما یکی دیگر از استارت آپ های معروف جهان که همه ما با آن درگیر هستیم، استارت آپ گوگل است که ایده آن در سال ۱۹۹۷ مطرح شد و در سال ۱۹۹۸ آغاز به کار و محصول خود را تولید کرد. امروزه میتوان موتور جستجوی گوگل را به عنوان پیچیدهترین و قویترین موتور جستجو در جهان معرفی کرد. چرا بیشتر استارت آپ ها شکست میخورند؟ چرا درصد شکست استارت آپ ها نسبت به درصد موفقیت آنها بیشتر است؟ برای پاسخ دادن به این سؤال باید به سراغ جنبه های روانی برویم. احتمالاً برای خود شما نیز این اتفاق رخ داده که با خواندن یک مطلب به این نتیجه میرسید که میتوانید در این حوزه موفق باشید. فرض میگیریم که شما از یک فروشگاه اینترنتی خارجی دیدن کردهاید و میبینید که تعداد مشتریان و آمار فروش آنها بسیار بالاست احتمالاً شما نیز فکر میکنید که:
به جرات میتوان ادعا کرد که تمامی کسبوکارهای اینترنتی فقط همین مراحل را طی میکنند و شاید چند کار اضافی و خیلی جزئی در آنها تفاوت ایجاد کند. اما بزرگترین موضوعی که باعث تفاوت یک استارت آپ موفق با یک استارت آپ شکست خورده میشود، تلاش، کوشش، دانش و استمرار اعضای تیم است. طی کردن یک مسیر برای تجاری کردن یک محصول آسان نیست و مطمئن باشید که بیشتر استارت آپ هایی که در این مسیر شکست میخورند، صرفاً به خاطر نداشتن تلاش کافی و خستگی در بین راه است.
تفاوت استارت آپ ها با کسبوکارهای سنتی ۱ – استارت آپ ها به صورت مرحلهای رشد میکنند بهتر است استارت آپ را به مانند یک پیاز در نظر بگیریم که مراحل رشد خود را به صورت مرحله به مرحله طی کرده و به بلوغ میرسد. این در حالی است که در کسبوکار سنتی معمولاً سرمایه یک کار جدید تأمین میشود و بلافاصله مراحل فروش آن نیز آغاز میشود. به عنوان مثال، اگر شما یک کفش جدید را تولید کنید، برای آن بازاریابی انجام دهید، مشتریان خود را توسعه دهید و به کسبوکار خود رونق ببخشید، شما مفهوم استارت آپ را به شکلی دقیق اجرا کردهاید. اما اگر یک مغازه اجاره کنید و کفش مربوط به برندهای مختلف را در آن قرار دهید و بفروشید، از یک سبک سنتی استفاده کردهاید. ۲ –استارت آپ ها بر اساس مبانی علمی توسعه مییابند نکته مهمی که درمورد استارت آپها وجود دارد این است که پیشرفت آنها بر مبنای اصول علمی انجام میگیرد و حتی تبلیغات و فروش آنها نیز با توجه به مبانی علمی روز دنیا صورت میگیرد. پس وقتی هدف شما راه اندازی یک استارت آپ است، باید یک دانش جدید را فرا بگیرید و به مرور زمان آن را توسعه دهید. این در حالی است که در کسبوکار سنتی، میتوانید تمامی مراحل کار را از پدر یا از استاد خود یاد بگیرید و بلافاصله وارد بازار کار شوید. شتاب دهنده ها این ایده ها همیشه بوده اند، اما بی سرانجامی شان به شرایط و امکانات فرد بر می گردد. شتاب دهنده ها، مراکز و مجموعه هایی هستند که این کمبودها را برطرف می کنند و درواقع عامل اصلی عملی شدن این قبیل ایده ها به حساب می آیند. اکسِلِیترها یا شتاب دهنده ها این جا، شرکت هایی هستند که از ابتدای کار یک استارت آپ، آن را تحت پوشش قرار می دهند. شتاب دهنده ها ابتدا برای مدتی ایده های شرکت کننده های گوناگون را مورد بررسی قرار می دهند و بعد از میان آن ها، بهترین ها را انتخاب می کنند بعد از این گزینش، مبلغ کمی حدود ۲۰ هزار دلار، در اختیار استارت آپ ها قرار می گیرد و تیم مجربی از متخصصان هم به افراد با ایده های گلچین شده اختصاص می یابد. گروه های شرکت کننده، چیزی در حدود شش ماه فرصت دارند تا طرح های خود را اثبات کرده و آن را به مرحله تجاری برسانند. نکته این جاست که در مقابل این ۲۰ هزار دلار (معادل ۶۵ میلیون تومان)، شتاب دهنده ۱۰ تا ۲۰ درصد از سهام استارت آپ را از آن خواهدکرد. در حالی که اگر ایده ای عملی هم نشود یا در مرحله های بعدی شکست هم بخورد، این پول بازگردانده نمی شود و تا این جای کار چیزی به عنوان خسارت یا ضرر وجود ندارد. بعد از گذراندن این مراحل، تیم ها شش ماه برای پیاده کردن ایده های خود فرصت دارند. شتاب دهنده ها این جا هم فضا و امکاناتی را شامل تیمی از مربیان، در اختیار استارت آپ ها قرار می دهند و در پایان این مرحله، استارت آپ ها باید دوباره نتیجه کارشان را برای داوران توضیح دهند. این جا، تعداد دیگری از تیم ها حذف می شوند و تنها چند تیم باقی مانده این فرصت را دارند تا سرمایه اصلی را از شتاب دهنده دریافت کنند. این سرمایه محدوده ای بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار دلار را شامل شده و به طبع با افزایش مقدار آن، سهام شرکت شتاب دهنده هم در کسب و کار استارت آپ بیشتر خواهدشد. ایده های دنیای مجازی، دنیای انسان های خلاق و باهوش است. همان هایی که تنها با یک ایده برنده، الان صاحب بزرگ ترین کسب و کارهای جهانی شده اند. اینترنتی یا مرتبط با تکنولوژی روز دنیا در حال حاضر بهترین بازخورد را از جانب شتاب دهنده ها گرفته اند.