شاید برایتان جالب باشد که بدانید؛ شرکتهای بزرگ زیادی همچون اسپیساکس ، اوبر و فیسبوک که امروزه سهامهای میلیاری دلاری دارند، ابتدا استارتآپ ها و ایدههایی دستتیافتنی بودند که توسط افراد خلاقی بنا نهاده شدند. استارتآپ ها پدیدههای اقتصاد نوین هستند. موضوع استارتآپ و کارآفرینی یکی از مفهومهای جدیدی است که در چند دهه اخیر مورد استفاده قرار گرفته است. در این مقاله قصد داریم مفهوم استارتآپ چیست؟ را بیان کنیم و تعریف جامعی از آن را به شما همراهان عزیز ارائه دهیم. استارتآپ چیست؟ اصطلاح استارتآپ، اصولا برای شرکتی بهکار گرفته میشود که در مراحل ابتدایی فعالیت خود قرار دارد. به بیانی سادهتر میتوان گفت استارتآپ یا به زبان فارسی شرکت نوپا، توسط مجموعهای از یک یا چند نفر کارآفرین که میخواهند محصول یا خدماتی را ایجاد کنند و معتقدند آن خدمات یا محصول دارای تقاضا در بازار هدف است، ایجاد میشوند. این شرکتها عموماً با هزینهها و درآمد محدود شروع بهکار میکنند. نکاتی که برای راهاندازی استارتآپ باید بدانید! همه ایده دارند. برخی از این ایده ها ممکن است مناسب و معقول باشند، در حالی که برخی دیگر احتمالاً چندان خوب نیستند. حتی اگر ایده شما عالی باشد، بین داشتن یک ایده عالی و ایجاد یک شرکت استارتآپ موفق تفاوت بزرگی وجود دارد. راه اندازی شرکت استارتآپی ممکن است سخت، پر از فداکاری، سرمایه و پشتوانه کافی، شببیداریها، شکستهای پیدرپی قبل از موفقیت و … باشد. برای درک راهاندازی یک استارتآپ باید در نظر داشته باشید که استارتآپ معمولاً از یک مدل تجاری کاملاً توسعهیافته برخوردار نیستند و ممکن است طی چند سال اول شکست بخورند. دوران اولیه یک استارتآپ بسیار مهم است زیرا در طی این مدت کارآفرینان باید بر روی جمع آوری سرمایه و ایجاد یک مدل کسبوکار و الگوی تجاری متمرکز شوند. همچنین افراد کلیدی را در استارتآپ خود استخدام کنند و برای دراز مدت برنامهریزی کنند..
بسیاری از شرکتهای موفق امروزی مانند Facebook، Airbnb، Uber، SpaceX و … برای راهاندازی و شروع، پلنهای زیادی را بهکار گرفتند و در نهایت به شرکتهایی با سهامهای عمومی و موفق تبدیل شدند. اصول راهاندازی یک استارتآپ پس از اینکه با معنای استارتآپ چیست؟ آشنا شدید، باید اصول راهاندازی آن را بدانید تا بتوانید یک ایده را به یک شرکت نوپا تبدیل کنید. در زیر ۶ قدمی که برای راهاندازی یک استارتآپ نیاز دارید را به شما معرفی میکنیم: ۱- پلن بیزینسی شرکت خود را تهیه کنید. برای شروع و اداره یک تجارت جدید نیاز به یک نقشه راه دارید. یک برنامه کاری مناسب، مشخص میکند که چه کارهایی میخواهید انجام دهید و چگونه آنها را مدیریت کنید. در واقع به زبان سادهتر یک پلن یا مدل بیزینسی، یک برنامه و شرح کتبی از آینده شرکت شما است. به طور میانگین این پلنها ۳ تا ۵ سال اول استراتژی تجاری شما را شرح میدهند. در نمودار زیر مشاهاده میکنید که بیزنیسهایی که با برنامه تجاری، استارتآپ خود را راهاندازی کردند از استارتآپ هایی که بدون برنامه بودند، موفقتر عمل کردند.
۲- منابع مالی و بودجه مناسب را تامین کنید. استارتاپها غالباً با مراجعه به خانواده و دوستان یا با استفاده از سرمایهگذاری ، برای شرکت خود سرمایه و پشتوانه جمع میکنند. یک رزومه معتبر میتواند به استارتآپ اجازه دهد تا از اعتباری که بین سرمایهگذاران کسب میکند، بودجه موردنظر خود را بدست آورد. همچنین استارتآپ میتوانند از خدمات شرکتهای شتابدهنده برای شروع کار خود استفاده کنند و قراردادهای کاری با این شرکتها ببندند. باید توجه داشته باشید که در کنار یک پلن بیزینسی مناسب، یک برنامه مالی هم تهیه کنید. بهوسیلهی این برنامههای مالی میتوانید بودجه موردنیاز خود را پیشبینی کنید. یک برنامه مالی در تجارت شامل موارد زیر است: ترازنامه پیشبینی فروش لیست سود و زیان شرکت
۳- کارمندان و ساختار حقوقی یک شرکت را تعیین کنید. شرکتهای نوپا باید در نظر بگیرند که کدام ساختار قانونی به بهترین وجه متناسب با شرکت آنهاست. برای مثال یک شرکت که توسط چند کارآفرین ایجاد شده است باید مالکیت مشترک داشته باشند. پس از ثبت شرکت، الزامات قانونی، تعهدات مالیاتی و بیمه شرکت و کارمندان براساس مالکیت و شغل وجود دارد: مالکیت یگانه، شراکت، شرکت، شرکت با مسئولیت محدود که بنیانگذار متناسب با استارتآپ خود یکی از آنها را انتخاب میکند. ۴- مکان شرکت استارتآپی و آدرس وب را انتخاب کنید. شرکتهای نوپا باید تصمیم بگیرند که تجارت آنها به چه صورتاست؟ آنلاین یا غیرآنلاین؟ خدمات آنها در کجا انجام میشود؟ دفتر، اداره یا یک فروشگاه؟ کارآفرینان باید به این نکته دقت داشته باشند که باتوجه به سرمایهای که دارند، مکان موردنظر را انتخاب کنید. چون ارزش سرمایهگذاری این امر، تاثیر بسزایی در هزینهها و آینده مالی شرکت دارد. داشتن یک ملک برای تجارت شما بسیار به نوع محصول یا خدماتی که ارائه میدهید، بستگی دارد. به عنوان مثال، راه اندازی یک شرکت فناوری سختافزار یا واقعیت مجازی ممکن است به یک فروشگاه فیزیکی نیاز داشته باشد تا بتوانند به مشتریان محصولات و خدمات مرتبط مانند نمایشگرهای چهره به چهره، محصولات ویآر و … ارائه دهند. همچنین یک استارتآپ نیاز به یک آدرس وب دارد. چون میتوانید حتی قبل از اینکه تجارت شما بهطور رسمی راهاندازی شود، درآمد خود را از طریق وبسایت شروع کنید. همچنین استفاده از شبکههای اجتماعی به تبلیغات شما کمک بسزایی میکند. ۵- بازاریاب شوید! شما ممکن است بهترین محصول یا خدمات را داشته باشید، ولی اگر نتوانید آن را درست معرفی کنید، استارتآپ شما با شکست مواجه میشود. باید یاد بگیرید تا از تکنیکهای بازاریابی استفاده کنید تا به یک متخصص در این زمینه تبدیل شوید. دو نوع بازاریابی وجود دارد که بسته به استارتآپ خود میتوانید از آن بهرهمند شوید. بازاریابی محلی: یکی از روشهای قدیمی است مانند چاپ تبلیغات، تبلیغات رادیویی و تلویزیونی، بیلبوردها. بازایابی دیجیتالی: شامل بازاریابی محتوا، بازاریابی ایمیلی، بهینه سازی موتورها، بازاریابی رسانههای اجتماعی و سئو است. بازاریابی دیجیتالی چیست؟ ۶- آمادگی داشته باشید! شما با مفهوم استارتآپ چیست؟ آشنا شدید و مراحل راهاندازی آن را تا اینجا یاد گرفتید. ولی باید بدانید راهاندازی یک استارتآپ آسان نیست و همان ابتدا باید تعیین کنید آیا ایده شما ارزش تبدیل شدن به تجارت را دارد یا نه؟ در مسیر راهاندازی تا تبدیل شدن به یک شرکت مستقل با تولید انبوه، با شکست و موفقیتهای زیادی روبه رو میشوید.اشتباهات غیر منتظره روی میدهد. برخی مواقع فاجعه طبیعی یا بحران اقتصادی کشور از کنترل شما خارج است. ممکن است با مشکلات تیمی مواجه شوید. تصمیمات سخت و اشتباهی بگیرید. قبضها و مالیات زیادی پرداخت کنید. برنامه تجاریتان با شکست مواجه شود و مجبور شوید بارها و بارها آن را تغییر دهید و بسیاری از مسائل دیگر… .
چه زمانی یک شرکت دیگر یک استارتاپ نیست؟ گوگل، فیس بوک ،توییتر و … شرکتهای بسیار موفقی هستند که در گذشته به عنوان یک شرکت نوپا تاسیس شدهاند. در حال حاضر شما میدانید استارتآپ چیست؟ و چگونه راهاندازی میشود. اکنون باید بدانید هیچ قانونی برای تعیین اینکه چه موقع استارتآپی میتواند به یک شرکت متعارف تبدیل شود، وجود ندارد. عوامل مختلفی هستند که میتواند نشانهای باشد که یک شرکت دوران اولیه استارتاپی خود را گذرانده است یا در آستانه انجام این انتقال قرار دارد. از این عوامل میتوان به موارد زیر نام برد: یک شرکت متعارف دارای سهام عمومی است. و پلنهای اقتصادی و بیزینسی آن مشخص است. همچنین در آستانه تولید انبوه محصولات و خدمات خود قرار گرفته است. این شرکتها به عنوان الهام بخش سایر شرکتها دیده میشود و داشتن رقبا در بازار را آغاز میکند. مانند شرکت فیسبوک و اپ اینستاگرام کارمندان یک شرکت، دیگر نیازی به کار بیش از 8.5 ساعت در روز ندارند. مرخصی کارمندان (تعطیلات ، پزشکی و …) بر عملکرد شرکت تأثیر نمیگذارد.