پدیده مدگرایی چند دهه اخیر همهگیرتر از هر دوره دیگر تاریخ شده است. رسانهها و شبکههای اجتماعی به این قضیه بیشتر دامن زدهاند. این دسته از رسانهها فرهنگی را تبلیغ میکنند
شبکههای اجتماعی بستری را فراهم کردهاند که به ناگاه دنیای ارتباطات و استفاده از آن برای همه سادهتر شده است. این رسانهها نقش مهمی در تبلیغات حوزههای متفاوت ازجمله صنعتمد دارند.
پوشش نظام نشانه ای است از نسبتی که با مقوله هایی نظیر مردانگی و زنانگی، طبقه، منزلت، نقش اجتماعی، ارزش ها یا ضد ارزش ها و ساختارهای اجتماعی دارد،. آنچه در همه فرهنگها تجربه شده این است که لباس نمودی از ثروت است و با يک نگاه، وضعيت مالي شخص را به بيننده معرفي مي کند.
جامعه مد و فشن طی دهههای گذشته تغییر و تحولات زیادی را تجربه کرده است. بسیاری جامعهشناسان معتقدند سبک زندگی که دنیای مد به نمایش میگذارد در خدمت جامعه سرمایهداری و تحقق خواستههای جریانهای فکری مبتذل است.
جامعه ایرانی خواستگاهی سنتی-مذهبی دارد. این جنبه سنتی-مذهبی از دید جامعهشناسی و فلسفه از دریچه متفاوتی به دنیا نگاه میکند که تمام زندگی روزمره تحتالشعاع آن قرار میگیرد. یکیازاین مقولهها مد است.
به اعتقاد بسیاری اندیشمندان و فلاسفه مد و فشن نمایانگر وضعیت فرهنگی و میزان پیشرفن یک جامعه است. هرچند هرگوشه دنیا نوعی پوشش مخصوص خود دارد ولی چند سالی است که روند استفاده پوشیدنیها در جهان تفاوتی عمده پیدا کرده است.
یكی از چالشهای اجتماعی، فرهنگی و دارای سویه های اقتصادی و سیاسی جامعه ما در چند دهه اخیر مد و مدگرایی بوده است. چالشی که چون هویتی نامعلوم و گرته برداری شده از فرهنگی بیگانه دارد ، اغلب در مورد کلیت آن شبهاتی جدی وجود دارد.
هویت مد ایران چیزیست که بعد از گذشت سالهای مدید و با وجود نظریات متفاوت ، همچنان یک علامت سوال باقی نمانده است. اگر بخواهیم ریشه ای قضیه را بررسی کنیم باید به تاریخچه حضور مد و فشن در ایران رجوع کنیم.