استایل اگزوتیک و ترند جدید

مد و مدگرایی در جامعه‌شناسی پدیده‌ای  نوظهور نبوده ، عمری به درازای تاریخ دارد. همه ما استایل خاصی داریم و به‌نحوی از مد پیروی می‌کنیم ، فقط سرعت تغییرات مد و رسانه‌های تاثیرگذار دنیای فشن اهداف متفاوتی را دنبال می‌کنند. ما اگراین پدیده درهر دوره ای ازتاریخ آگاهانه و با گزینش انتخاب و با توجه به فرهنگ و چارچوب های فکری واعتقادی جامعه صورت بگیرد نه تنها موجب پیدایش نارسایی های فرهنگی و اجتماعی نشده بلکه به عنوان یک دستاورد اجتماعی به نوبه خود به رشد وتعالی فرهنگ وتمدن آنان کمک های زیادی نموده و زمینه آراستگی مناسب زندگی را فراهم می کند. درواقع مد گرایی مثبت به معنای اقتباس از پیشرفت های اجتماعی و به کاربردن دستاوردهای مثبت دیگران ضمن بر طرف ساختن زشتی ها و کاستی ها از دچار شدن زندگی به یکنواختی خسته کننده پیش گیری کرده وروز به روز به استحکام بیشتر پایه های زندگی دسته جمعی کمک می کند. اما باید مراقب بود که این فرایند ازحا لت طبیعی خارج نشود زیراهمه ی استعدادهای فطری اگرازحالت طبیعی خارج شود جنبه ی انحرافی پیدا کرده واثارسویی به بارمی اورد.اما جوانان (دانشجویان) بنا به مقتضیات سنی و نیازهای گوناگونی که دارند و بسته به محیط هایی که دران قرارمی گیرند دربرخی قلمروها همچون لباس وارایش بیشتراز دیگران درمعرض جریان مد گرایی قرارمی گیرند وچون مد در بسترزمان درحال دگرگونی است افراد سنین جوانتررا بیشترمی طلبد چون وقت ازادتری دارند و می توانند پا به پای مد حرکت کنند.درک عمومی ما از واژه مدعموما به طرزلباس پوشیدن محدود می شود،اما واقعیت این است که مد می تواند شامل موارد گوناگونی اززندگی  روزمره باشد.موضوعاتی از قبیل: نحوه انتخاب موسیقی،ارایش،چیدن دکوراسیون منزل، اتومبیل و حتی حرفه و کار.البته نباید به مقابله با مد بپردازیم  بلکه بهتراست به پرورش و تقویت وجوه مثبت ان دقت کنیم تا درسایه این اتفاق جنبه های منفی ان کم رنگ ترشود وجای خود را به جنبه های مثبت دهند. به هرحال هدف ازارائه این تحقیق  تحلیل پدیده اجتماعی مد است که سال ها مردم نقاط مختلف جهان را به خود مشغول کرده است و بیشترسعی کردم به میزان تا ثیرپذیری ازفرهنگ بیگانه درزمینه ی مد لباس،ارایش وموسیقی دربین دانشجویان بپردازم. بیان کلی مسئله تحقیق پدیده مد ازموضوعاتی است که همواره می تواند اقشارمختلف جامعه را به شکل های گوناگون مورد تاثیرخود قرار دهد.درواقع حکومت اسلامی درارائه الگوهای فرهنگی درسال های بعد از انقلاب موفق نبوده است.امروزه گرایش نسل جوان کشور روزبه روزبه مدهای جدید لباس،مدل ورفتارهای تقلیدی گروه های موزیک رپ،تکنو،پاپ،راک و …هنرمندان و ورزشکاران خارجی به خصوص از نوع غربی و امریکایی افزایش بیش از حد یافته است.چنین گرایشاتی در گذشته بیشتر در جوانان مقیم بالای شهر(ثروتمند به لحاظ مالی)دیده می شد ولی امروز بین جوانان و نوجوانان بالا و پایین شهر درعرصه یک سری تمایلات وخواست های اجتماعی وازادی های مدنی برای یک زندگی بهتر،راحت تروازاد تر توافقی وجود دارد و ان ها درسال های اخیر با ارتباط و تبادل امکانات،روابط گسترده با یکدیگربرقرار کرده اند.نسل سوم کشورمان با وسایلی چون ماهواره ،اینترنت ،نوارویدئو،نوار کاست ،پوسترها،لباس و شلوارهای لی با مارک های مختلف به شدت تحت تاثیر تغیرات وشرایط جهانی شدن قرارگرفته اند و به اشکال گوناگون از خود عکس العمل  نشان میدهند و چنان که می بینیم مد در زندگی انها نقش مهمی بازی میکند مراجعه به کانال های موسیقی چون   و…از طریق انتن های ماهواره ای به شدت در نسل جوان کشور رایج  است.بسیار دیده شده که یک جوان کارگر با درامد روزانه ای ۴-۳ هزار تومانی ،برای خود پیراهن یا شلواری با مارک خارجی را با قیمت ۲۵ هزار تومان می خرد تا بلکه بدین طریق خود را با شرایط دیگر جوانان وفق دهد ودرواقع یک هفته حقوقش را بابت ان پیراهن یا شلوار پرداخت کرده است .در اینجا لازم به تذکر است که هدایت و ارشاد نسل جوان این کشوربه برنامه ریزی های اصولی علمی و تلاش بی وقفه نیاز داشته وهرگونه سهل انگاری در این زمینه نه تنها گناهی نا بخشودنی است بلکه زیانهای جبران ناپذیری در بر خواهد داشت.امروز که نسل بیداری مسلمین وارد مرحله ای تازه شده و تلاش های کسانی چون سید جمال الدین ،اقبال ،محمدعبده ،سید قطب ،علامه نائینی،ایت الله طالقانی ومطهری و…بعد عینی به خود گرفته.استفاده از تمامی امکانات جامعه در مقابله با تهاجم فرهنگی وواکسینه کردن تمام احادجامعه به خصوص نوجوانان وجوانان ضروری ترین مسئله بوده  و چه زیباست رهنمود استاد شهیدمطهری:”اگر مشکلی در راهنمایی نسل جوان باشد بیشتر در فهمیدن زبان ومنطق او و روبرو شدن او با زبان و منطق خودش است و دراین وقت است که هر کسی احساس می کند این نسل بر خلاف انچه ابتدا به نظر می رسد لجوج نیست و امادگی زیادی برای دریافت حقایق دارد.”(مرتضی مطهری،مسئله حجاب،مقدمه کتاب) ضرورت و اهمیت تحقیق ضرورت توجه به مسئله تهاجم فرهنگی و تاثیر پذیری از آن درزمینه مد لباس ارایش و موسیقی در بین دانشجویان درهر طبقه ی اجتماعی که خیل عظیمی از جوانان را تشکیل می دهد برکسی پوشیده نیست لذا ازانجایی که فرهنگ هر ملتی یا قومی مجموعه اداب و رسوم و سنت ها ارزش ها ومواریث اجتماعی ان قوم وملت را تشکیل می دهد که از گذشتگان به ارث برده اند،حساسیت بیشتری را در جهت ابقا و مصونیت ان ازهرگزندی را می طلبد وواضح است که میبایست دردوران نوجوانی بین زیر ساخت های فرهنگی هر نسل با ارمان های مقبول و مشروع مکتب حاکم وفاق ایجاد نمود.این مسائل ضرورت تحقیق و ارائه راه حلی هر چند کوچک را افزایش می دهد. اهداف تحقیق ۱ : شناسایی علل پذیرش فرهنگ بیگانه در بین دانشجویان ۲ : شناسایی راههای مقابله با تهاجم فرهنگی و الگو برداری از فرهنگ بیگانه در بین دانشجویان ۳: دادن نیروی شناخت و تقویت بنیه ارزشی و اصول اسلامی ۴: فراهم کردن زمینه های لازم جهت سرمایه گذاری مسئولین در مقابله  با فرهنگ بیگانه از قبیل ارائه امکانات  تفریحی  و ورزشی  و تشکیل کلاس های فرهنگی و هنری ۵: شناسایی تاثیر بعضی از برنامه های رسانه ،وسایل ارتباط جمعی (ماهواره و اینترنت)،مجلات بر مد. قلمرو زمانی و مکانی تحقیق موضوع مورد برسی (بررسی عوامل اجتماعی موثر در گرایش به مد ) است که قلمرو زمانی و مکانی در دانشگاه ازاد اسلامی واحد تهران مرکز (مجتمع ولیعصر) انتخاب شده وازطرفی پدیده گرایش به مد در چند سال اخیردر دانشگاه ها افزایش قابل توجهی داشته ،با این تفاصیر قلمرو زمانی دراین تحقیق سال ۸۶ـ۸۵ در نظر گرفته شده است. پیشینه تحقیق: گرایش جوانان به فرهنگ غرب یک مسئله اجتماعی است که در چند دهه اخیر افزایش داشته و تحقیقات زیادی برای شناخت علل به وجود امدن این پدیده انجام شده و این که چه اسیب ها و انحرافات اخلاقی و اجتماعی را در فرد و جامعه به دنبال دارد ،از طرفی خصوصیات و ویژگی های جامعه کنونی ما که در مرحله گذارازسنت به مدرنیته است و تحولات به قدری سریع است که مسائل و مشکلات هم با توجه به مکان و زمان دگرگون می شوند و بایستی   تحقیقات وپژوهش ها نیز با توجه به این تحولات و نیاز جامعه انجام شود ،تحقیقات انجام شده دراین راستا عبارتند از : ۱ :قدیمی ـ بهرام ،بررسی گرایش جوانان به مظاهر فرهنگ غرب در سطح شهر تهران ،۱۳۷۶ـ۱۳۷۵ دانشگاه ازاد اسلامی،واحد مرکز ۲:ایوبی ـ محمد رضا ،تاثیر برنامه های ماهواره ای و ویدئو یی در شمال و جنوب تهران ،۱۳۷۸ـ۱۳۷۷،دانشگاه ازاد اسلامی واحد مرکز ۳:عرب نجفی ـ اشرف ،سنجش نگرش جوانان دانش اموز نسبت به موسیقی و تصویر پخش شده از سیمای جمهوری اسلامی  ایران ۱۳۷۷ـ۱۳۷۶ دانشگاه ازاد اسلامی واحد مرکز ۴:خوشکار ـ علیرضا ،جامعه پذیری موسیقی در ایران در دوران معاصر ۱۳۸۱ـ۱۳۸۰ دانشگاه ازاد اسلامی واحد مرکز ۵:فداکار ـ مقصود ،بررسی تاثیر عوامل فرهنگی برنامه های ماهواره ای تلویزیون برقشر جوان ۱۳۷۷،۱۳۸۷ دانشگاه ازاد اسلامی واحد مرکز ۶:صدر ـ شعله ،اثرات رسانه های همگانی ،بررسی نقش و اثرات فرهنگی و اجتماعی رسانه های همگانی بر روی فرد واجتماع،۱۳۷۹،مدرسه تلویزیون و سینما ۷:مزینانی ـ مریم ،میزان تاثیر پذیری دانش اموزان دختر دوره ی دبیرستان منطقه ۱ تهران ،از فرهنگ بیگانه در زمینه مد وارایش و موسیقی ،۸۳ـ۱۳۸۲  دانشگاه ازاد اسلامی واحد مرکز . مد Mode واژه ای است فرانسوی و در لغت به معنای سلیقه ،اسلوب ، روش و شیوه و…بکار  می رود ودراصطلاح مد به تغییرناگهانی و مکررهمه یا بعضی افراد اطلاق می شود و منجر به گرایش انجام رفتاری خاص یامصرف  کالای به خصوص یا در پیش گرفتن سبکی خاص در زندگی میشود که نتیجه نهاینه نشدن فرهنگ در جامعه است. مد کلمه ای است که در جامعه ی نوین ما حرف اول را    می زند.مد یعنی تسخیر روحی استراتژیک. ماهیت کلی مد به وسیله ی اصطلاحات متقابل (مد روز) و  (از مد افتادگی) بیان شده.این اصطلاح به یک الگوی تغیرات مداوم دلالت می کند که در ان اشکال اجتماعی معینی موقتا از پذیرش و احترام برخوردارمی شوند فقط به خاطراینکه توسط کسانی که بیشترازجریانات زمانه اگاهند،جایگزین شده اند این نوع جلوه اشکال اجتماعی ،مد را از (رسم) که ثابت و پذیرفته شده است جدا می سازد.مقبولیت اجتماعی که مد از ان بر خوردارمی شود ناشی ازهیچ نوع سود مندی یا شایستگی برتر ان نیست،بلکه درعوض مقبولیت مد پاسخی است که در جهت حساسیت و سلیقه های افراد می باشد.اگرچه مد را بیشتر درحوزه پوشاک می بینیم اما درحوزه های دیگری همچون نقاشی، معماری تزئینات خانگی ،اداب پذیرایی و …نیز میتوان بر شمرد.در واقع هیچ کدام از حوزه های زندگی اجتماعی که درمعرض تغیرات مستمر قرار دارند ازتجاوز مد در امان نیستند.دکترعلی شریعتی می گوید:اگرمی خواهی فردی را تغییر دهی از کفش او شروع کن ،دلیلش هم این است که با تغییر کفش به دلیل عدم همخوانی ان با شلوارو پیراهن و مدل مو،ان ها را نیاز فرد تغییرمی دهد. فرهنگ فرهنگ فقط مجموعه ای بر روی انباشته از اداب و رسوم و شیوه های مختلف زندگی نیست بلکه نظامی سازمان یافته ازرفتارهاست . “فرهنگ شیوه ی عمومی زندگی گروه یا گروه هایی ازمردم است،عناصرفرهنگی ازقبیل عادات،  سنت ها،اعتقادات،ارزش ها ونقاط نظر انسان ها را با یکدیگر پیوند می دهد ووحدت اجتماعی خاصی به وجود می اورد.”(دکترمنوچهرمحسنی،مقدمات جامعه شناسی،۱۳۷۰؛۹۸) ولی عام ترین تعریف فرهنگ از” ادوارد تایلورمی باشد که مجموعه ی پیچیده ای است که شامل معارف،معتقدات،هنرها،صنایع،فنون ،اخلاق ،قوانین ،سنن وبالاخره تمام عادات ورفتار و ضوابطی که فرد به عنوان عضو جامعه خود فرا می گیرد و در برابران جامعه تعهداتی را برعهده می گیرند.”(دکترمحمودروح الامینی،زمینه فرهنگ شناسی،۱۳۸۲؛۱۷ ) هویت فرهنگی هر جامعه وفرهنگی الگو های خاص خود را دارد که با فرهنگ مردم دیگر جوامع بیگانه است و بران تاکید می کند ودفاع.به عبارت دیگرگذشته های تاریخی،حماسه های ابا اجدادی،سرزمین نیاکان،زبان مادری،باورها وسنت های طایفه ای،اسوه های دینی،عصبیت های قومی ،هنر و ادبیات موروثی، هویت فرهنگی را تشکیل می دهند.باید دانست انچه که اماج حملات تهاجم فرهنگی قرارمی گیردهمان هویت فرهنگی است اما نباید ساده اندیشانه با این موضوع برخورد کردچون هویت فرهنگی به مفهوم فوق تا زمانی که صرفا جنبه ملی داشته باشد وبه گروههای سرزمین خاصی متعلق باشد نه تهدیدی برای فرهنگ استکبار جهانی است و نه ازسوی انها مورد تهاجم قرارمی گیرد بلکه حمایت هم می شود و تحت عنوان نسبیت فرهنگی ازان دفاع می کند انچه که مورد تهاجم قرارمی گیردهویت فرهنگ اسلامی است .این بالندگی ،پویایی و زندگی در متن فرهنگ اسلامی است که تهدیدی جدی برای غرب محسوب میشود و انچه انها به ان همت گماردند مسخ همین فرهنگ میباشد.دکتر شریعتی در این باب می گوید:غرب     می دانست ومی داند که برای رام کردن یک ملت وخوار کردن افراد ان بیش ازهرچیز باید فرهنگش را گرفت زیرا انسان بی فرهنگ خوارو ذلیل است وتسلط برچنین انسانی بسیارساده است ومی توان اورا به شکل الگوهای فرهنگ دراورد.دراینجا نیز منظورازفرهنگ همان ماهیت فرهنگی است که مسخ ان به مسخ شخصیت افراد وان فرهنگ وبرده شدن انها و نهایتا تحت سلطه قرارگرفتنشان می انجامد و خلاصه استعمار تنها هدفش خنثی نگهداشتن ادمیت ازفرهنگ است و دراین راه ازهیچ کوششی برای از بین بردن اداب ورسوم انها،برای جانشین کردن زبان خود به جای زبان انها، برای نابودی فرهنگ انها،فروگذارنمی کند.(جلال ال احمد،درخدمت وخیانت روشنفکران،۱۳۵۷؛۳۲) این همان تهاجم فرهنگی است که تحت هرنام پوششی مطرح می شود. نشانه شناسی و فرهنگ مادی “نمادهایی که درگفتارونوشتار بیان می شوند ،شیوه های اصلی تشکیل و بیان معانی  فرهنگی هستند اما تنها شیوه ها نیستند،اشیا مادی و جنبه های رفتارهردومی تواند برای تولید معانی استفاده شوند.دال عبارتند از:هر حامل معنی،هر مجموعه عناصری که برای انتقال معنا مورد استفاده قرار می گیرد، صداهایی که در گفتار ایجاد می شود.مانند علامت هایی که روی کاغذ گذاشته میشود دال هستند، اما دال های دیگرلباس،تصاویریا نشانه های دیداری ،شیوه های خوردن،شکل های ساختمان یا معماری و بسیاری از ویژگی های دیگرفرهنگ را شامل می شود. مثل:فهماندن تفاوت های بین دوجنس.”(انتونی گیدنز،جامعه شناسی،۱۳۸۲؛۶۲،۶) فرهنگ پذیری گاه اتفاق می افتد یک عنصرفرهنگی از فرهنگ دیگرگرفته میشود که به این فرایند فرهنگ پذیری     می گویند درچنین وضعیتی فرهنگ هایی که با یکدیگر تماس مستقیم دارند هر دو دچار دگرگونی می شوند درعین حال این دگرگونی ممکن است در یک فرهنگ خیلی عمیق تر از فرهنگ دیگر باشد. وقوع حوادث ناگهانی مانند جنگ نیزمی توانند زمینه ساز پیدایش خرده فرهنگ و مد در جامعه شود، البته این گونه خورده فرهنگ ها چون تابع شرایط خاص همان جامعه میباشد برای جوامعی که دران شرایط قرار ندارند تعارض محسوب می شوند.مانند :مد رپ که بعد از فروپاشی یوگوسلاوی در نتیجه ی جنگ میان صرب ها ومردم بوسنی توسط مردم تحت فشاربه وجود امد.رپ درلغت به معنی موسیقی آرامی است که دانشجویان اروپایی قبل از امتحان برای کم کردن اضطراب خود به ان گوش  می دهند. تهاجم فرهنگی تهاجم فرهنگی به معنای نفی هویت فرهنگی ملی ،پذیرش سلطه ی فکری  و فرهنگی بیگانه،تغییر باورها ورفتارها،دگرگونی روش ها واداب و رسوم زندگی فردی واجتماعی منطبق با الگوی بیگانه می باشد که توسط پرسشنامه وگرایش به فرهنگ بیگانه اندازه گیری می شود کسی که تحت تاثیر غرب قرارمی گرفت ایتم های فرهنگ بیگانه را انتخاب میکرد.به طور کلی تهاجم فرهنگی عبارت است از:تلاش برنامه ریزی شده و سازمان یافته از سوی گروه تهاجم برای حمله به جهان بینی ها و بینش ها و در نتیجه گرایش ها و جایگزین کردن باورها و ارزش ها واخلاقیات دررفتارهای مورد نظرخویش برسایرگروهها وجوامع .ویژگی های تهاجم فرهنگی: ۱:نامرئی و نامحسوس است؛تهاجم فرهنگی یک کار ارام و بی سرو صداست که باعث فرو ریختن ارزش های معنوی می شود که قابل علاج نیست. ۲:ریشه ای وعمیق است ؛دشمن با وارد شدن به سنگ زیرین یک جامعه یعنی فرهنگ می خواهد پیکره ی جامعه را به سلیقه خود کج کند. ۳:درازمدت و دیر پاست ؛کار فرهنگی دیر نتیجه میدهد ولی اثران باقی است. ۴:همه جانبه است؛دشمن در این تهاجم ازهمه ی حربه های سیاسی،اقتصادی، نظامی ،روانی و تبلیغاتی بهره می گیرد تا فرهنگ مقابل را به انزوا بکشاند. ۵:دارای برنامه ،ابزاروامکانات گسترده است و برای اجرای برنامه های خود ازمتخصصین روانشناس،جامعه شناس و سیاستمداران استفاده میکند و ارتباطات مناسب با روحیات واداب و رسوم هر جامعه را با شرایط جهانی تدارک میبیند و با بودجه ی تبلیغاتی کلان ده هزار کانال ماهواره ای، صدها پایگاه رادیو و تلویزیونی با ده ها زبان زنده دنیا و یا روزنامه ،مجله و کتاب در تیراژ میلیونی تبلیغ می کنند. ۶:خطرساز وکارساز است ؛تهاجم فرهنگی ازحمله نظامی خطرناک تراست زیراحمله ی نظامی صلابت ومقاومت ملت را تحت هر عنوانی (ملی یا دینی) بر می انگیزد و به عکس العمل وا میدارد ولی توطئه ی اخلاقی و فرهنگی انسان ها را تدریجا از درون می پوساند و بدون اینکه متوجه باشند به اضمحلال و نابودی می کشاند . پیشینه ی تهاجم فرهنگی و مد گرایی برای یافتن این موضوع باید برگردیم به استعمار کهنه ومستقیم انگلستان و سپس جوامع دیگر اروپایی چون فرانسه،اسپانیا وبه دنبال ان استعمار نو. انچه استعمار پیر به عنوان مترقی کردن کشورهای  عقب مانده از کاروان تمدن به گمان خودش انجام می داد چیزی جز تهاجم فرهنگی برای دست یافتن و غلبه کردن بی چون و چرا بر این ملل نبوده است.ظواهر تمدن غرب و پیشرفت های تکنولوژی، صنعتی این جوامع با سیاست های استعماری ،تجاوز گرایانه این جوامع ترکیب شده و موجودیت فرهنگی و اقتصادی واجتماعی وسیاسی کشور های مستعمره را به مخاطره انداخته بود  و دسته ای از متفکران کشور های تحت سلطه ،چهره ی اول یعنی تمدن غرب را می دیدند لذا اگاهانه یا نا اگاهانه    به سوی او گرایش می یافتند ،کسانی را که امروز به نام غرب زده می شناسیم ازاین دسته اند و دسته ای دیگر فقط چهره ای دیگر یعنی چهره ی استعماری این کشور ها را دیده و لذا دشمن همه ی جلوه های  تمدن استعمارشدند وحتی  درمقابل فرهنگ مادی این جوامع و پدیده های صنعتی ان نیز قرار گرفته اند و حتی بلند گو را نیز صدای شیطان نامیدند.در بین این دسته که نسبت به دسته ی اول دلسوزتر بوده و دارای ریشه های مردمی نیز بودند نوعی وحشت کوراز تمدن و فرهنگ غرب وجود داشته که انها را به سوی نوعی مخالفت غیر منطقی وهمراه با تعصب با نمود های صنعت غرب میکشید و به دلیل عدم توانائی شان در دفاع صحیح از فرهنگ بومی خود،اب به اسیاب گروه اول ریخته اند و به خصوص در زمینه ی جذب جوانان بسیاری از انها را که راه سومی به جز این دو قطب مطرح در جامعه نمی شناختند به سوی گروه اول سوق می داد.

 

خواندن این موارد پیشنهاد می شود:
Translate »