چرخه مد و ترند در کشور

تامین پوشاک و در وهله بعدی فشن و مد ، از اصلی‌ترین نیازهای انسانی هستند. نیازی که طی دهه‌های اخیر صنعتی بزرگ بوجود آورده است و تاثیرات عمیقی در جامعه گذاشته و می‌گذارد.

تولید  لباس به عنوان یکی از صنایع پرطرفدار فرهنگی، در عین سودآوری بالای اقتصادی، نقشی جدی در انتقال ایده های خلاق و رشد فرهنگی جوامع مبتنی بر میراث فرهنگی آن ها ایفا نموده و در این مسیر چرخه ای را از آفرینش و طراحی تا تولید، توزیع و نهایتاً مصرف طی می کند. پژوهش حاضر نظر به ابهام موجود در وضعیت چرخه مدلباس در جامعه ایران، ضمن آن که به مطالعه و ارزیابی این چرخه و مسأله شناسی مراحل مختلف آن پرداخته است، با در نظر گرفتن نقش محوری رسانه ها در شکل دهی به فرهنگ و سبک زندگی به دنبال این بوده که از رهگذر مطالعه و مسأله شناسی صورت گرفته، کیفیت مداخله مطلوب رسانه ها را در حوزه مد لباس با مشخص نمودن اولویت های سیاست رسانه ای و ارائه توصیه های سیاستی متناظر با آن مشخص نماید. مطالعه چرخه مد با بهره گیری از روش مصاحبه کیفی و مطالعات اسنادی و تحلیل داده های به دست آمده از حوزه طراحی، تولید و توزیع با روش تحلیل مضمون و داده¬های حوزه مصرف با روش تحلیل محتوای کیفی، ما را به این نتیجه رساند که با توجه به مشکلات ساختاری معرفتی، فرهنگی-اجتماعی و اقتصادی-سیاسی احصاء شده و پیامد اصلی آن که عدم نوآوری و دنباله روی از الگوهای وارداتی است، برندهای جریان ساز بومی در داخل شکل نمی گیرد. نبود برندهای اسلامی ایرانی خود تبعاتی از قبیل گسست مراحل چرخه، التقاطی شدن آن و تشدید مشکلات موجود را در پی دارد که حاصل نهایی آن عدم شکل گیری چرخه درون زای مد بومی و غلبه الگوهای وارداتی است. پس از ترسیم شبکه مسائل فرایند گردش مد لباس در جامعه ایران با در نظر گرفتن نقش و کارکرد رسانه¬ها در پدیده فرهنگی اجتماعی مد لباس، هشت مسأله محوری همچون «مشکلات معرفتی و سردرگمی شناختی در حوزه مد اسلامی-ایرانی»، «عدم وجود اقتصاد سیاسی مد لباس اسلامی ایرانی»، «دیده نشدن و عدم ظهورجدی الگوهای لباس بومی» و … مشخص گردید؛ مسائلی که در ارتباط جدی با کلان مسأله «نبود برندهای جریان ساز بومی اسلامی-ایرانی در حوزه مد لباس» قرار دارند. در نهایت بر اساس این هشت مسأله، هشت اولویت سیاست رسانه ای و ۳۸ توصیه سیاستی متناظر با آن ارائه شد که از جمله اولویت ها می توان به «کمک به رفع مشکلات معرفتی و مهارتی حوزه مد لباس»، «کمک به شکل گیری اقتصاد سیاسی مد لباس»، «کمک به دیده شدن هر چه بیشتر الگوهای بومی مد لباس در زندگی روزمره مردم» و «شخصیت بخشی و هویت آفرینی برای محصولات بومی مد لباس» اشاره نمود.

خواندن این موارد پیشنهاد می شود:
Translate »