زندگی روزمره ما از گذشته تاکنون، فصل مشترک حوزههای مختلف اجتماعی بوده است، به عبارتی دقیقتر؛ هر عملی که از ما سر میزند، شکلدهنده ما و انتخابهای بعدیمان در فرآیند زندگی است و آن عمل برآیند حوزههای مختلف است. بنابراین، بیراه نیست که بگوییم ما انسانها همیشه یک زندگی چندساحتی (هیبریدی) داشتهایم.با این حال اگر در گذشته ما محصول یک عرف، یک دین، یک طبیعت جغرافیایی خاص، یک حکومت و یا دانش محدود بودیم، امروز علاوه بر تجربه سنتها، دینها، طبیعتها و سیاستها، محصول بینهایت شاخه علمی هستیم. به طور قطع از صد سال گذشته تاکنون سبک زندگی ما تحولات زیادی کرده است و تقریباً همه ما از آنها آگاه هستیم.
اما آیا تا به حال به این فکر کردیم که؛ خود ما انسانها چقدر تغییر کردیم؟! به عبارتی آیا ما همان ترکیب روح و جسم قدیمی، مثل زمان دور ابن سینا یا نزدیکتر دکتر مصدق هستیم؟
بدون شک با تحول محیط پیرامونمان، ترکیب جسمی و روحی ما انسانها هم تغییراتی کرده است، همین موضوع یکی از برجستهترین بحثهای علمی و اجتماعی کنونی است. اما چه تغییری؟ آن بردار برآیند را به یاد بیاورید: در هر عصری بردارهایی قدرتمندتر و تأثیرگذارتر هستند که بر طبیعت انسانهای دوره خود اثر گذاشتهاند.
قطعاً همین الان فهرستی در ذهن همه ما ریسه بست: انسان طبیعت محور اولیه، انسان دینی، انسان جنگاور و یا انسان صنعتی. در عصر حاضر، بیشک قدرتمندترین حوزه «علم و فناوری» است و دیگر مانند گذشته مسیر تحقق فناوری از آزمایشگاه تا خانه ما سالها به طول نمیانجامد، فناوری ارتباطات و علم اقتصاد و بازاریابی، این زمان را بسیار کوتاه کرده و باعث شده با سرعت قابل ملاحظهای از مسیر زندگی روزمره ما و با کمک ما بسط و گسترش یابد.
این موضوع به شکلهای مختلف در آثار نویسندگان و دانشمندان مطرح شده است و هر کدام از وجهی موجودیت انسان مدرن هیبریدی را به توصیف آوردهاند. از میان ایدههای موجود در باب زندگی هیبریدی، ایده پساانسان(post-human)، با عنوان اختصاصیتر سایبورگ (cyborg) یکی از ایدههای ملموس و جالب در توصیف انسان هیبریدی است.