صاحبان شرکت های نوپا دارای منابع بالقوه متعددی هستند. کوچک بودن این کسبوکارها ، ایدههای نو و کاربردی بودنشان خصوصیاتی است که استارتآپ ها را به بیزینسی پرسود بدل میکند. استارتاپ یا استارتآپ (StartUp چیست؟ استارتآپ (StartUp) بیشتر از آنکه نام چیزی یا کاری باشد بیانگر ویژگیهای نوعی از کسبوکار است. این واژه معادل دقیق فارسی ندارد یا اگر هم داشته باشد به کسبوکار ربطی ندارد! ترجمه مفهومی آن به فارسی کسبوکارهای نوپا است. پس در این مطلب ویژگیهای کسبوکارهاینوپا بهصورت خلاصه بیان میشود تا به مفهوم کلمه استارتآپ برسیم اگر چه تلاش میکنیم که – درسایر مطالب – حتیالمقدور از معادل فارسی آن استفاده کنیم. چرا که وقتی میگوییم کسبوکارنوپا الزاما منظور یک کسبوکار در حوزه فناوری اطلاعات یا اینترنت نیست. هر کسبوکار نوپایی در هر حوزهای خواه وابسته به فناوری اطلاعات باشد یا نباشد میتواند یک استارتآپ تلقی شود، اما چون این واژه با شروع تب کارآفرینی اینترنتی و مخصوصا رویدادهای مرتبط با آن مثل کارآفرینی آخر هفته یا استارتآپ ویکند به فارسی راه یافته، بیشتر برای کسبوکارهای نوپا در حوزه فناوری اطلاعات به کار برده میشود. همچنین بعضی از ویژگیهای زیر بیشتر شبیه به انتظارات از یک فرایند هست تا ویژگی، اما الزاما برای توضیح راحتتر کسبوکارهای نوپا آورده شده است. تازه و جدید: کسبوکارهای نوپا معمولا یک ایده جدید یا یک اجرای تازه ارائه میکنند که میتواند فروش محصول، ارائه خدمات، سرگرمی، بازی یا هرچیز دیگری باشد. تازگی ایده یا اجرای متفاوت، ویژگی برجسته استارتآپ هاست. خطرپذیر: استارتآپ حول ایدههایی با خطرپذیری بالا شکل میگیرند، ضریب شکست در آنها بالاست، دلیل آن هم دقیق نبودن مدل درآمدی است چون بسیاری از این ایدهها نمونه قبلی یا پایداری برای الگوبرداری پیش روی خود ندارند. تکرارپذیر: در هر کسبوکار نوپا ارزشهایی خلق میشود، این تولید ارزش باید بهصورت نامحدود قابل تکرار شدن باشد. مثل یک فروشگاه اینترنتی که ارزش آن فروش محصول با قیمت و شرایط مناسب بوده و به دفعات زیاد قابلیت تکرار شدن را دارد. عدم قطعیت: عدم اطمینان کافی و دقیق در مورد تعداد مخاطب، مشتری، درآمد و یا ابعاد بازار هدف از دیگر ویژگیهای استارتآپ هاست. این کسبوکارها در مجموع اپر از نقاط مبهم هستند. به همین دلیل آنها را کسبوکارهای سردرگم هم مینامند. سردرگمی واژه و عنوان باکلاسی برای یک کسبوکار نیست اما عین واقعیت استارتآپ هاست. یک استارتآپ به معنای واقعی بین این که دقیقا محصولش به چه دردی میخورد؟ به درد چه کسی میخورد؟ چه کسب حاضر خواهد بود بابت آن پول بدهد؟ و چگونه باید او را متقاعد به پرداخت کند؟ سردرگم است. چرخش بدون تعصب: هدف اصلی راهاندازی یک استارتآپ رسیدن به معیارهای تعیین شده مالی است. در این راه ممکن است به دلایل زیادی ایده اصلی با شکست مواجه شده یا رها شود، چرخش جزئی و کلی امری بدیهی در کسبوکارهای نوپا است. بنیانگذاران این کسبوکارها ممکن است مسیرهای مختلفی را تجربه کنند. رشد سریع: استارتآپ ها به نسبت کسبوکارهای سنتی به شکل باور نکردنی رشد میکنند. سرعت رشد مخاطبان اینتستاگرام به یک ضربالمثل استارتآپی تبدیل شده است. این برنامه در کمتر از ۲ سال بیش از ۳۰میلیون کاربر جذب کرد در حالی که حدود ۱۵ کارمند بیشتر نداشت. گسترشپذیر: توان افزایش چندین برابری درآمد بدون افزایش چشمگیر هزینهها از دیگر ویژگیهای یک استارتآپ است. به رشد نامتناسب و قابل درک یک کسبوکار در مقیاس با هزینهها، گسترشپذیری یا مقیاسپذیری گفته میشود. مرتبط با فناوری: گفتیم که معمولا استارتآپ ها یا کاملا بر بستر فناوری هستند با مرتبط با فناوری. بر همین اساس و سایر ویژگیهای ذکر شده، هر وبسایت یا کسبوکار اینترنتی استارتآپ محسوب نمیشود. ارزشآفرین: ارزش در یک کسبوکار اینترنتی به دو مبحث مجزای درهمتندیده گفته میشود. ارزش اقتصادی یعنی چیزی کاربر حاظر به پرداخت هزینه به خاطر آن باشد و ارزش اعتباری یعنی کسی که یک بار خرید کرده به دفعات حاضر به خرید و در نهایت باعث پایداری و تکرار شدن ارزش اقتصادی باشد. مبتنی بر آینده: استارتآپ ها معمولا زودتر از بقیه نیازها را شناسایی میکنند، به همین دلیل ممکن است چالش کار در آینده پیشروی آنها باشد. گاهی شناسایی یک نیاز در آینده ممکن است خطرپذیری ایده را چنان افزایش دهد که در حال حاضر برای آن مشتری چندانی وجود نداشته باشد. با این حال استارتآپ ها برای رشد نیازمند به شناسایی نیازهای آینده – زودتر از سایرین – هستند. جذابیت: ایدههای استارتآپی صرفنظر از ماهیت معمولا جذاب و دوستداشتنی هستند. به همین دلیل است که رسانهها – حتی از نوع سیاسی و اجتماعی – به انتشار اخبار آنها علاقهمند هستند. جذابیت عامل بسیار مهمی در موفقیت یک استارتآپ هست. مبتنی بر راهکار: گفته میشود که بهترین استارتآپ ها مشکلی را برای مردم حل کرده یا سادهتر میکنند. خیلی نمیتوان روی این موضوع تأکید کرد چرا که استارتاپهای مبتنی بر بازی و سرگرمی معمولا مشکلی را حل نمیکنند اما تأکید میکنند که استارتاپی که مشکلی را حل کند زودتر به پایداری خواهد رسید. کار مبتنی برتیم: معمولا اگر یک کسبوکار همه ویژگیهای استارتآپ – آنچه در این مطلب گفته شد – را داشته باشد اما ذینفع آن یک نفر یا یک سازمان باشد باز از نظر متخصصین و سرمایهگذاران ممکن است استارتآپ به حساب نیاید. خطرپذیری بالا ایجاب میکند هزینههای مالی و روانی کار و بهطبع آن سود آن بین افراد متعدد تقسیم شود. این یک اصل مهم در پایداری استارتآپ هاست.