در تعابیر اشتباه بسیاری از افراد ، استارت آپ ، کسبوکاری تعبیر میشود که کپی و اجرا کردن پروژههای خارج از کشور است. درصورتیکه مفهوم استارت آپ به این کسب و کارها ختم نمی شود و تعاریف گسترده تر و عمیق تری دارد. تعاریف مختلفی که در این مقاله مفصل درباره آن ها صحبت خواهیم کرد. این روزها در اکثر محافل به ویژه در میان جوانان و دوست داران دیجیتال مارکتینگ صحبت های زیادی در مورد استارت آپ ها و کسب و کارهای نوپای تازه تاسیس می شود. اینکه اسنپ چه طور موفق شد یا اینکه الوپیک از کجا آمد؟ خیلی از دوستان هم ایده های خوبی در ذهن دارند که فکر می کنند با عملی کردن آن ها می توانند دنیا را متحول کنند. ایده های زیادی وجود دارد که با عملی کردن آن می توان نیازی را بر طرف کرد و توسط تکنولوژی های جدید موبایلی و اینترنتی راه اندازی اش کرد. البته فقط در کشور ما کسی که می خواهد استارت آپی را راه اندازی کند این گونه فکر می کند. ولی آیا واقعا استارت آپ یعنی این؟ شناسایی نیاز و بر طرف کردن آن؟ فقط همین؟! در این مقاله سعی دارم در مورد استارتاپ و باید ها و نباید هایی که درباره آن وجود دارد صحبت کنم. اگر شما هم علاقه مند به راه اندازی استارت آپ هستید و اطلاعات کمی درباره استارتاپ دارید پیشنهاد می کنم این مقاله را از دست ندهید. در ویکی پدیا استارت آپ (Startup) شرکت نوپا و تازه تاسیس معنی شده است.
تعاریف مختلفی از استارت آپ در جاهای مختلف وجود دارد. طبق گفته استیو بلنک، پروفسور دانشگاه استنفورد، استارتاپ یک سازمان است که برای پیدا کردن یک مدل کسب و کار مقیاس پذیر و همچنین تکرار پذیر راه اندازی می شود. طبق گفته USSBA (مرکز کسب و کارهای کوچک آمریکا) استارت آپ به کسب و کارهایی گفته می شود که حول محور فناوری و تکنولوژی شکل می گیرد و پتانسیل بالایی برای رشد در آینده دارند. اریک ریس نویسنده کتاب فوق العاده نوپای ناب هم استارت آپ را این گونه تعریف می کند : استارت آپ کسب و کاری است که برای ارائه خدمت یا محصول جدید و نو در شرایطی بوجود آمده است که ابهامات بالایی دارد. البته به نظر من منظور اریک از ابهامات همان ریسک هایی که در راه اندازی استارت آپ ها وجود دارد تا به موفقیت برسند است. به طور کلی استارت آپ به کسب و کارهایی گفته می شود که جهت برطرف کردن نیازی بر پایه فناوری های جدید راه اندازی می شود. این تعریف دقیقا مختص استارتاپ های موجود در ایران است. البته این را بدانید که مفهوم استارت آپ فقط مختص به کسب و کارهای آنلاین نیست. در کشور ما چون بیشتر استارت آپ ها حول محور تکنولوژی های جدید راه اندازی می شوند این طور است وگرنه استارت آپ هایی هم وجود دارند که بر پایه تکنولوژی نیستند و کاملا سنتی هستند.
استارت آپ کسب و کاری است که یک نیاز جدید و اساسی را بر طرف کند. استارت آپ به کسب و کاری می گویند که مقیاس پذیر است. یعنی در آینده افراد بیشتری را همراه خود می کند. اگرچه ممکن است در فواصل طولانی مقیاس پذیر نباشد! استارت آپ ممکن است ایده ای کپی باشد یا نباشد. ممکن است ایده ای جدید و نو باشد. ممکن است قبلا کسی آن را راه اندازی کرده باشد یا نباشد. استارت آپ ممکن است کسب و کاری آینده نگر باشد که باعث تحول در بازار می شود. استارتاپ ممکن است کسب و کاری سنتی باشد که به صورت آنلاین خدماتی را ارائه می دهد. (کشمون – خرید زعفران از کشاورز) کسب و کاری که احتمالا ریسک بالایی دارد و در شرایطی راه اندازی می شود که همراه با ابهامات زیادی است. منظور از ابهام این است که ممکن است موفق شود یا شکست بخورد. ممکن است با استقبال مردم رو به رو شود یا نشود. ممکن است در تامین هزینه های مالی کم بیاورد، ممکن است در آینده دیگر طرفدار نداشته باشد و مواردی که همیشه باعث تهدید یک کسب و کار می شود. البته در بسیاری از مواقع قبل از راه اندازی یک استارت آپ این موارد بررسی می شود تا موفق بودن آن به میزان بالایی تایید شود. تفاوت استارت آپ با کسب و کارهای دیگر : معمولا همه فکر می کنند استارتاپ ها بر پایه ایده نوآورانه و خلاقانه ای راه اندازی می شوند که در قسمت تعاریف متوجه شدید که همه استارتاپ ها اساسا اینطور نیستند! معمولا استارتاپ ها به گونه ای هستند که کمتر کسی می تواند از آن کپی کند و در این صورت است که اکثر آن ها کم رقیب یا حتی بی رقیب ظاهر می شوند. اما تمرکز اصلی استارت آپ ها روی صحیح دیده شدن و همچنین بیشتر دیده شدن است. چون قرار است ایده شان برای رفع نیاز افراد زیادی کاربرد داشته باشد. معمولا استارت آپ ها برای راه اندازی نیاز به سرمایه زیادی دارند و به خاطر همین مورد هم اکثرا استارت آپ ها با حمایت مالی و سرمایه گذار کارشان را شروع می کنند. امروزه شرکت های زیادی با عنوان شتاب دهنده که به راه اندازی کسب و کارهای نوپا و استارت آپ ها کمک می کنند وجود دارند که در ادامه در موردشان بیشتر توضیح می دهم. یکی از تفاوت های استارت آپ ها با دیگر کسب و کارهای اینترنتی در این است که استارت آپ ها قابلیت مقیاس پذیری دارند. البته همانطور که قبلا گفتم ممکن است مقیاس پذیری در برخی از استارت آپ ها به صورت چشمگیر دیده نشود. مقیاس پذیری به رشد کسب و کار نسبت به هزینه های آن گفته می شود که این رشد به صورت کاملا نامتناسب است.
یعنی مثلا اگر کسب و کار شما درآمدی بالغ بر 500 میلیون تومان در سال جاری ایجاد کرده باشد و نسبت به سال گذشته مثلا دو برابر شده باشد بدون اینکه هزینه های شما بیشتر شده باشد یعنی کسب و کار شما مقیاس پذیر است. که دقیقا استارت آپ ها همینطور هستند. در ادامه مثالی می زنم تا بیشتر متوجه شوید. به عنوان مثال در کسب و کارهای سنتی فرض کنید فروشگاه مبل قصد دارد سود خود را بیشتر کند. بهترین کار این است که شعبه های بیشتری را در دیگر شهر ها راه اندازی کند. مسلما برای این کار باید هزینه های زیادی شود. از راه اندازی شبعه ها گرفته تا استخدام نیروی انسانی و … ولی مثلا اگر اسنپ بخواهد در شهرهای دیگر نیز سرویس بدهد شاید نهایتا به یک دفتر با استخدام چند نیروی کار در آن شهر نیاز داشته باشد و مسلما این کار هزینه ی زیادی نخواهد داشت با توجه به سود بالایی که قرار است برایش حاصل شود. در بسیاری از استارت آپ ها همینطور است. به عنوان مثال اینستاگرام یا فیسبوک که هر ماه چندین برابر به اعضای فعالشان اضافه می شود نهایت نیاز به ارتقای سرور های شان دارند که هزینه چندانی با توجه به رشد و سودی که در انتظارشان است ندارد! این کسب و کارها مقیاس پذیر اند و همین باعث می شود روز به روز به ارزش سهام آن ها افزوده شود. البته این را هم بگویم که خیلی از کسب و کار های آنلاین هستند که روز به روز در حال گسترش و پیشرفت هستند و ممکن است سودشان در سال های آتی چند برابر شود ولی این بدین معنا نیست که این کسب و کارها هم مقیاس پذیر باشند. پس همانطور که متوجه شدید فرق استارت آپ ها با دیگر کسب و کارها در این است که استارت آپ ها مقیاس پذیر هستند و پتانسیل این را دارند که بدون هزینه های اضافی رشد بسیار سریع و چشمگیری داشته باشند. البته این را هم بدانید فناوری های جدید کمک بسیار زیادی به مقیاس پذیری استارت آپ ها می کنند. پیشنهاد می کنم مقاله چگونه ایده های استارتاپی پیدا کنیم؟ را بخوانید. لین استارتاپ (lean startup) چیست؟
لین استارتاپ مفهوم جدید در استارت آپ و کسب و کارهای نوپا است که اولین بار توسط اریک ریس معرفی شد. لین استارتاپ در واقع ریسک پذیری کار برای استارت آپ ها را بسیار پایین می آورد و تا حدود زیادی اطمینان از فروش محصولات و خدمات را افزایش می دهد. در حالت کلی اکثر استارت آپ ها بدون تحقیق اولیه از رفتار مشتری محصول خود را ساخته و روانه بازار می کنند. در این صورت بسیاری از کسب و کار ها ممکن است شکست بخورند و موفق نشوند! اما در لین استارتاپ همزمان با تولید محصول اجازه نیاز سنجی و بررسی رفتار مشتریان به کارآفرین داده می شود تا زمانی که محصول به تولید انبوه برسد مشخص شود مشتریان دقیقا چه می خواهند و اینطوری بدون هزینه های بیشتر نیاز اصلی مشتری شناسایی می شود. به همین دلیل کارآفرین فرصت بررسی بازار را هنگام تولید محصول دارد و این باعث می شود ریسک کار برای او بسیار پایین آید. لین استارتاپ مناسب همه استارت آپ های نوپاست و هر استارتاپی برای پایین آوردن ریسک خود باید از لین استارتاپ حتما استفاده کند. چرا همه دوست دارند استارت آپ راه اندازی کنند؟
دقیقا به خاطر مواردی که در بالا عنوان کردم خیلی از افراد دوست دارند استارت آپی راه اندازی کنند و سریع پول دار شوند. ولی نمی دانند قضیه اینقدر هم ساده نیست! نمی دانند از هر 100 استارت آپ فقط 10 تای آن ها باقی می مانند و بقیه شکست می خورند و از این 10 تا فقط یکی از آن ها مثل اینستاگرام معروف می شود. تو کشور ما چند تا مثل اسنپ هست؟ اگر قضیه به این سادگی ها بود همه استارت آپ می زدند و سریع هم معروف می شدند. هیچ کس نمی تواند موفقیت استارت آپی را پیش بینی کند. هیچ کس نمی تواند بگوید اگر فلان محصول الان در بازار ایران باشد بی شک مورد استقبال خیلی ها قرار می گیرد و شما را میلیاردر می کند. بهترین راه این است که حساب شده و با پایین ترین ریسک استارت آپ خود را راه اندازی کنید. برای این کار نیازی نیست از همان ابتدای کار شرکتی تاسیس کنید و به دنبال سرمایه گذار باشید! به جای این کار بهتر است روی مدل کسب و کار خود متمرکز شوید و به خدمت یا محصولی که قصد دارید عرضه کنید فکر کنید. خدمت یا محصول خود را در اختیار اندکی از مشتریان قرار دهید تا متوجه آن شوید که چقدر مورد رضایت آن ها قرار گرفته است. با توجه به بازخوردهایی که گرفته اید از جنبه های مختلف می توانید روی نواقص استارت آپ خود کار کنید و آن را تکمیل تر کنید. دقیقا کاری که اسنپ در ابتدای کارش انجام داد. انقدر جنبه های مختلف را سنجید و بررسی های لازم را انجام داد تا به معروف ترین تاکسی اینترنتی کشور تبدیل شد. اسنپ در ابتدای کارش فقط یک اپلیکیشن ساده با عنوان تاکسی یاب آنلاین بود. بعد کم کم با توجه به بررسی های انجام شده کارش را به صورت رسمی با عنوان “اسنپ” آغاز کرد. شاید قواعد راه اندازی یک استارت آپ روی کاغذ خیلی پیچیده نباشد و سریع بتوان یاد گرفت ولی تجربه چیزی است که واقعا لازم است و همین باعث می شود خیلی از استارت آپ ها با شکست مواجه شوند. به خاطر همین هم اکثرا کسب و کارهای نوپا و استارت آپ ها نیاز به شتاب دهنده دارند.
شتاب دهند استارت آپ ها دقیقا چه کار می کنند؟ شتاب دهنده ها که طی چند سال گذشته تعدادشان در کشور ما افزایش یافته است کار اصلی شان سرمایه گذاری روی استارت آپ ها است. در واقع شتاب دهنده ها در قبال سرمایه گذاری روی ایده های نو و کاربردی استارت آپ ها درصدی از مالکیت آن ها را می گیرند. شتاب دهنده ها علاوه بر سرمایه گذاری روی استارت آپ ها خدماتی مثل آموزش دادن توسط متخصصین آن حوزه را در اختیار صاحب ایده ها قرار می دهند. معمولا شتاب دهنده ها شانس به موفقیت رساندن استارت آپ ها را افزایش می دهند. شتاب دهنده ها از ابتدای شروع کار یک استارت آپ یعنی ارائه محصول اولیه یا نسخه دمو تا مراحل پایانی و پیشرفته تر همراه آن ها هستند. البته شتاب دهنده ها فقط از ایده های خام استقبال نمی کنند. یعنی فکر نکنید کسی که فقط ایده ای داشته باشد هر چند ناب می تواند از شتاب دهنده ها کمک بگیرد. بعضی از دوستان فکر می کنند شتاب دهنده ها خریداران ایده ها هستند. در صورتی که اصلا اینطور نیست! باید ایده همراه با طرح توجیحی باشد تا شتاب دهنده ها بدانند قرار است روی چه ایده و استارت آپی سرمایه گذاری کنند. شتاب دهنده ها یک پشتیبان و راهنمای خوب برای راه اندازی و به موفقیت رساندن استارت آپ ها هستند. یکی از شتاب دهنده های معروف ایرانی شتاب دهنده آواتک است که شرایط بسیار ویژه ای نظیر تامین سرمایه اولیه، در اختیار گذاشتن مربی و مشاور، ارائه فضای کاری مناسب، آموزش، شبکه سازی و ارائه سرویس های رایگان مثل سرور اختصاصی، هاست های ویژه ابری، تبلیغات رایگان و … را در اختیار استارت آپ ها قرار می دهد. استارت آپ ویکند چیست؟ استارتاپ ویکند یک رویداد علمی است که در 200 شهر مختلف دنیا برگذار می شود. در این رویداد 54 ساعته که معمولا در 3 روز آخر هفته برگذار می شود علاقه مندان به حوزه های دیجیتال مارکتینگ، توسعه دهندگان وب و برنامه نویسان ، سئو کار ها ، مدیران بازاریابی و کسب و کار های آنلاین و افرادی که به استارت آپ علاقه مند هستند شرکت می کنند. در این رویداد ایده ها توسط صاحبان ایده مطرح می شود و از بین دوستان متخصصی که در حوزه های مختلف فعال هستند و در این رویداد شرکت کرده اند تیم سازی ها انجام می شود. بعد از تیم سازی شروع به تولید محصول اولیه می شود و بعد از ارائه محصول داورهای استارت آپ ویکند سه تیم برنده را اعلام می کنند. نکته بسیار مهم در استارت آپ ویکند هایی که برگذار می شود این است که تیم های برنده می توانند بعد از برگذاری رویداد همان تیم را حفظ کنند و به صورت جدی روی ایده و استارت آپ خود کار کنند و در نهایت آن را ارائه کنند. دقیقا هدف اصلی استارت آپ ویکند همین است. تیم سازی و راه اندازی استارت آپ با کمترین هزینه! مراحل راه اندازی یک استارت آپ موفق : به طور کلی برای راه اندازی یک استارت آپ موفق باید ابتدا یک ایده خوب داشته باشید یعنی یک محصول یا خدمتی که واقعا یک نیاز اساسی را برطرف کند و همچنین سرمایه گذاری که هزینه های شما را تا جای ممکن کاهش دهد. در ادامه بیشتر در مورد مراحل راه اندازی یکی استارت آپ موفق توضیح می دهم.
1.شناخت نیاز و خلق ایده اولین و مهمترین چیز در راه اندازی یک استارت آپ شناخت نیاز مردم است. ایده ای که واقعا یک نیاز اساسی را برطرف کند. نیازی نیست حتما ایده ناب و خاصی داشته باشید! بعضی وقت ها با آشنا کردن مردم با فناوری های جدید نیز می توان نیاز آن ها را بر طرف کرد. به عنوان مثال اسنپ با استفاده از تکنولوژی مکان یاب توانست مشکل مردم را حل کند. درخواست تاکسی در محل یک ایده فوق العاده بود که قبلا هم در کشور های خارجی از آن استفاده می شد. نکته مهم : ایده های خود را حتما یادداشت کنید. خصوصا ایده های ریزی که در ذهن تان است و به ایده اصلی تان مربوط می شود. هر چقدر هم که باهوش باشید باز هم جزئیات ایده تان از یادتان می رود. 2.ساخت نمونه اولیه خیلی از دوستان که هیچ وقت نمی توانند استارت آپ خود را راه اندازی کنند در این مرحله متوقف می شوند. ایده های خیلی خوبی دارند ولی هیچ وقت نمی توانند آن ها را عملی کنند. بهترین راه این است که نمونه اولیه یا نسخه دمو خدمت و محصول تان را بسازید و ارائه دهید. اگر بتوانید این مرحله را پشت سر بگذارید مطمئن باشید استارت آپ شما به زودی راه اندازی می شود. 3.ارائه نمونه اولیه به 100 نفر مرحله بعدی این است که محصول اولیه خود را حداقل به 100 نفر نشان دهید و نظرات آن ها را جویا شوید. بهتر است این 100 نفر افرادی کاملا غریبه و ناشناس باشند چون اگر آشنا باشند مطمئن باشید برای روحیه دادن به شما می گویند محصول تان خیلی خوب است هرچند که اصلا به درد به خور نباشد. پس این مرحله خیلی مهم است و بازخوردهایی می گیرید بسیار به شما کمک خواهد کرد. 4.تامین سرمایه گذار زمانی که احساس کردید محصول شما نقصی ندارد و آماده ارائه شده است نوبت به جذب سرمایه گذار می رسد. اگر خودتان نمی توانید از پس مخارج های پروژه بر آیید بهتر است از یک سرمایه گذار کمک بگیرید. همچنین می توانید به سراغ شتاب دهنده ها بروید. 5.ثبت ایده یا برند بعد از تامین سرمایه گذار یا شریک همه چیز آماده است تا استارت آپ خود را راه اندازی کنید. بهتر است برای شروع ایده و برند یا شرکت خود را ثبت کنید. 6.راه اندازی محصول محصول شما هرچقدر هم که ناقص باشد باید راه اندازی شود. مواردی مثل رابط کاربری ، بهینه سازی ، افزایش سرعت عملکرد و … را می توانید در آینده به محصول خود اضافه کنید. فراموش نکنید هیچ محصولی از ابتدا کامل نبوده است و طی گذشت زمان رفته رفته کامل شده است. 7.جذب کاربران بیشتر و همراهی آن ها سعی کنید ایده تان را به افراد بیشتری نشان دهید. معمولا می گویند 1000 کاربر باید جذب کنید تا بتوانید از بازخوردهای آن ها محصول یا خدمت تان را کامل کنید. همینطور هم است. باید کاربرانتان را دنبال کنید. به عنوان مثال اگر همراه شما نشدند مسئله را جویا شوید. اشکال کار را پیدا کنید و در مرحله بعدی آن را حل کنید. 8.دوباره راه اندازی کنید با توجه به بازخورد های دریافت شده می توانید نقایص محصول خود را پیدا کنید. حالا نوبت آن رسیده است که این نقایص را بر طرف کنید و محصول تان را دوباره راه اندازی کنید. مطمئن باشید محصول شما با ارزش است که قصد دارید نقایص آن را برطرف کنید و آن را دوباره راه اندازی کنید. 9.سعی کنید رشد کنید اگر بتوانید هفته ای 5 درصد به کاربرانتان بیافزایید مطمئن باشید رشد خوبی را طی خواهید کرد. اگر همین طور پیش بروید تا 4 سال آینده موفق به جذب حدود 20 میلیون کاربر فعال خواهید شد. استارت آپ شما هم می تواند معروف شود و جز یکی از برترین استارت آپ های کشور شود. بعد از اینکه استارت آپ شما به موفقیت رسید ممکن است مورد توجه بسیاری از سرمایه گذاران و برند های دیگر قرار بگیرد. ممکن است پیشنهاد های خوبی برای فروش سهام استارت آپ تان به شما بدهند درست مثل اینستاگرام که توسط فیسبوک خریداری شد. از اینجا به بعد انتخاب با خودتان است. اگر می خواهید خودتان ادامه دهید یا اینکه استارت آپ خود را به شخص یا شرکت دیگری واگذار کنید.
یک استارت آپ چگونه ارزش گذاری می شود؟
ارزش گذاری یک استارت آپ به معنی ارزشی که در آینده به آن افزوده می شود است. پس این قضیه برای مالکان یک استارت آپ یا کارآفرینی که آن را راه اندازی کرده است بسیار مهم خواهد بود. از آنجایی هم که قیمت گذاری روی یک شرکت یا یک استارت آپ بر اساس فرضیات و حدسیات انجام می گیرد ممکن است در آینده ارزش واقعی آن محقق یابد یا اینکه برعکس هیچ گاه آن ارزش گذاری آن صحیح نباشد. ارزش گذاری یک استارت آپ از این جهت اهمیت دارد که صاحب اصلی آن باید دقیقا بداند در ازای سرمایه ای که قرار است دریافت کند چه میزان از سهام استارتاپ اش را باید در اختیار سرمایه گذاران دیگر قرار دهد. در مرحله اولیه راه اندازی یک استارتاپ ممکن است ارزش آن نزدیک به صفر باشد اما ارزش گذاری استارت آپ باید رقمی بسیار بالاتر از این باشد. به دلیل اینکه در آینده برای جذب سرمایه گذاران نمی توانید ارزش فعلی استارتاپ تان را به آن ها بگویید. در واقع ارزش گذاری روی استارت آپ ها پتانسیل رشد اش را تعیین میکند، نه ارزشی که هم اکنون دارد. به طور کلی ارزش گذاری یک استارت آپ بر اساس هزینه های اولیه آن، رقبای موجود، آینده استارت آپ مورد نظر و فرصت هایی که پیش روی آن است انجام می شود. در مرحله اول هزینه های اولیه را می توان از مبالغی که قرار از برای جذب نیروی انسانی، آزمایش ها، آنالیز ها، تبلیغات و جذب مخاطب، تحقیقات بازار و تولید محصول اولیه خرج شود به صورت تخمینی محاسبه کرد. در مرحله بعد باید تمرکز را روی شناسایی رقبا بگذاریم. البته که ذات یک استارتاپ بدون رقیب است ولی باید به رقبای احتمالی یا رقبایی که همین الان وجود دارند هم توجه ویژه ای کرد. به عنوان مثال ممکن است هم اکنون استارتاپ شما رقیبی داشته باشد که همان نیاز را با ارائه محصول دیگری رفع می کند. پس با بررسی رقبا هم می توان حدودی و به صورت تخمینی متوجه ارزش آن ها شد. با پیش بینی آینده و اینکه ممکن است چه اتفاقاتی برای استارت آپ تان بیافتد هم می توان ارزش آن را تخمین زد. اینکه روند جذب مخاطب یا فروش محصول یا خدمت ارائه شده به چه صورتی است هم برای ارزش گذاری استارت آپ ها کاربرد دارد. یک استارت آپ را چگونه می توان تامین سرمایه کرد؟ به خاطر اینکه اکثر استارت آپ ها در ابتدا باید روی آزمایش و پردازش ایده اولیه شان تمرکز کنند، ممکن است هزینه های سنگینی را متحمل شوند. شاید یک کارآفرین یا چند دانشجویی که با کلی ذوق و شوق بخواهند استارت آپ شان را راه اندازی کنند از پس هزینه های آن بر نیایند. به همین دلیل نیاز به سرمایه گذار و به اصطلاح تامین کننده سرمایه است. برای تامین سرمایه استارت آپ ها راه های زیادی وجود دارد. یکی از آن راه ها وام های بانکی است که مخصوص کارآفرین ها است. کار آسانی نیست بتوانید از بانک وام های سنگین دریافت کنید ولی با پیگیری های زیاد تا حدی ممکن خواهد بود.
خیلی از جوان های کار آفرین هم ممکن است به سراغ دوست یا فامیلی که پول دار است بروند و از آن ها بخواهند برای راه اندازی استارت آپ شان در سرمایه گذاری پر سودی شریک شوند. خیلی وقت ها هم دیده شده با ارائه طرح دقیقی از استارت آپ خود توانسته اند از این طریق سرمایه اولیه را برای راه اندازی استارت آپ خود تامین کنند. این هم یک روش است! اما اگر واقعا استارت آپ شما کارگشا باشد و خدمت خاصی را ارائه دهد خیلی از سرمایه گذارها مشتاق می شوند هزینه های استارت آپ تان را تامین کنند. ولی از آن جایی که آینده یک استارت آپ به هیچ وجه قابل پیش بینی نیست ریسک سرمایه گذاری روی هر استارتاپ بسیار بالا خواهد بود و خیلی از سرمایه گذارها به سختی راضی می شوند در سود کار شریک شوند. کتاب هنر تامین سرمایه برای استارت آپ ها هم پیشنهاد خوبی برای علاقه مندان به راه اندازی استارت آپ است که شدیدا توصیه می کنم این کتاب را بخوانید. کتاب هنر تامین سرمایه برای استارت آپ ها نوشته الخاندرو کریمادس با ترجمه ای از فرزاد پریدار است که از انتشارات پندار پارس به چاپ رسیده است. جناب فرزاد پریدار هم خود از فعالان حوزه استارت آپ و کارآفرینی می باشد و با اشراف کامل در این حوزه این کتاب را ترجمه کرده است. کتاب هنر تامین سرمایه برای استارت آپ ها با نگاهی دقیق به علم دنیای استارت آپ ها و کارآفرینی و به زبانی کاملا ساده و امروزی قواعد و راهکارهای جمع آوری سرمایه برای یک استارت آپ را شرح میدهد. جذب سرمایه در تمام کشور ها برای اهالی استارت آپ یک مشکل بسیار بزرگ است و این مشکل در ایران هم وجود دارد و چه بسا طبق عنوان این کتاب تامین سرمایه برای یک استارت آپ به راستی یک هنر محسوب میشود.
چرا اکثر استارت آپ های ایرانی شکست می خورند؟ حتما شما هم به این مسئله توجه کرده اید که استارت آپ هایی که شکست می خورند نسبت به استارت آپ های موفق ایرانی بیشتر هستند. دلیل اصلی آن عدم شناخت کافی است. اکثر افرادی که استارت آپ راه اندازی می کنند احساسی رفتار می کنند و جنبه های مختلف کار را در نظر نمی گیرند. به عنوان مثال شما دیجی کالا را می بینید و چون فروش بالایی دارد و مشتریان دائمی زیادی دارد دوست دارید یک فروشگاه اینترنتی مثل دیجی کالا راه اندازی کنید. سرمایه شما فقط 50 میلیون است! یک فروشگاه اینترنتی راه اندازی می کنید به امید اینکه شما هم روزی مثل دیجی کالا شوید. نیروی کار استخدام می کنید، محصولات را تامین می کنید، داخل فروشگاه تان می گذارید، به سراغ تبلیغات اینترنتی می روید، روی جذب مشتری تمرکز می کنید، آموزش های لازم را می بینید اما به نتیجه نمی رسید! چون جزئیات مهم هستند نه اینکه این مراحل را فقط طی کنید! به جرات می توان گفت اکثر کسب و کارهای آنلاین نوپا که شکست می خورند استمرار و تلاش در کارشان ندارند. آن ها فقط به فروش و جذب مشتری بیشتر و به درآمد رسیدن سریع فکر می کنند. آن ها رقبای خود را می بینند و دقیقا از آن ها پیروی می کنند. به دلیل همین است که شکست می خورند. مطمئن باشید اگر به همین سادگی ها بود پدر من و شما هم یک استارت آپ برای خودشان راه اندازی می کردند و موفق می شدند. برای اینکه استارتاپ خود را به موفقیت برسانید تلاش زیاد، استمرار و صبر و حوصله نیاز است. این یک راه پر پیچ و خم است و انتهای آن اصلا مشخص نیست! جمع بندی و سخن پایانی در این مقاله سعی کردم هر آن چیزی که درباره استارتاپ باید بدانید را عنوان کنم. پیشنهاد من این است که قبل از راه اندازی استارت آپ خود قبل از هر چیز روی ایده تان تمرکز کنید. مهمترین چیز محصول اولیه است که آن را تولید کنید. اگر دست تنها اید و فقط صاحب ایده هستید سعی کنید در استارت آپ ویکندهایی که در شهر های مختلف برگذار می شود حتما شرکت کنید. در این رویداد ها مطمئن باشید می توانید تیم های خیلی خوبی را برای خود بسازید. همچنین اگر سرمایه ای ندارید هرگز نا امید نشوید و از شتاب دهنده ها کمک بگیرید.