آیا از تفاوت هوش خلاق و خلاقیت چیزی میدانید؟ یا تعریف دقیقی از واژه خلاقیت دارید ؟ این مقاله به جزییات هردو مطلب ذکر شده میپردازد. واقعیت این است که خلاقیت یا Creativity مفهوم جدیدی نیست و همیشه تاریخ همراه بشر بوده است. اما هیچوقت به اندازه امروز به آن توجه نشده(یا بهتر بگم مد نشده). با وجود این رواجیافتگی، و انتشار مطالعات و مقالات و کتابهای متنوع در این باره، همچنان اصل ماجرا یعنی مفهوم خلاقیت چندان شفاف و مشخص نیست. یا میتوان گفت: اتفاق نظر بر روی تعریف آن وجود ندارد. حتی با جستجوی کلید واژه هایی مثل خلاقیت و ایدهپردازی، و نگاه انداختن به تصاویر و اسلایدهای حاصل از جستجو، با انبوهی از لامپها به عنوان یک نماد قدیمی خلاقیت مواجه میشوید. این یعنی احتمالا خود موضوع خلاقیت هم از نبودن خلاقیت رنج میبرد. با این حال ما قصد نداریم درگیر اختلاف نظر علما در این باره بشویم و اصطلاحا در تعریف گیر بیفتیم. هدف ما ارائه تعریف و محتوای کاربردی در این زمینه است.
خلاقیت به زبان ساده با مطالعه و مرور مقالات معتبر و ساده سازی آن می توان خلاقیت را این طور تعریف کرد: خلاقیت یعنی یک کارِ مفیدِ نو نمیتوان ادعا کرد که این بهترین تعریف ارائه شده است، اما میتوان به عنوان یک تعریف ساده و بسیار استاندارد پذیرفت. در واقع خلاقیت دو مولفه اساسی دارد: نو بودن و مفید بودن یا اثربخش بودن اهل هنر بر نو بودن با واژههایی مثل اصالت تاکید دارند. اما در فضای کسب و کار اثربخشی هم اهمیت زیادی پیدا میکند و از تعبیر ارزش (value) استفاده میشود. یعنی در فضای کسب و کار، خلاقیت کاری نوآورانه است که ارزش اقتصادی نیز ایجاد کند. با در نظر گرفتن این دو مولفه هر رویداد و کار جدیدی را نمیتوان لزوما خلاقانه در نظر گرفت، اگر مفید و اثر بخش نباشد. از طرف دیگر انجام یک کار و حتی تولید یک محصول قدیمی اگر با شیوهی جدیدی انجام شود در حالی که اثربخشی و ارزش بیشتری داشته باشد، میتوان خلاقانه محسوب کرد. به عبارت دیگر میتوان گفت خلاقیت یعنی: رفتن به یک جایِ جدید یا رفتن به جای قبلی از مسیری جدید
خلاقیت، ذهن و محیط آیا عاملی در محیط وجود دارد که خلاقیت را ترغیب کند؟ آیا مجموع تمامی جریانات درون ذهن است که خلاقیت را میسازد؟ یا اینکه خلاقیت نیازمند یک بازدهی ملموس و قابل مشاهده مانند تولید یک محصول یا ارائه یک برنامه اجرائی است؟ در واقع هر سه مفهوم در خلاقیت وجود دارد: خلاقیت، بازی با تخیل و امکانات است که در حین تعامل با عقاید، افراد و محیط، منجر به ارتباطات و نتایج جدید و معنادار میشود. خلاقیت یک فعالیت پویاست که ضمیر خودآگاه و نیمهخودآگاه را دربرمیگیرد. در واقع خلاقیت تمامی ذهن را در بر میگیرد. ند هرمان نویسنده کتاب ذهن خلاق در تعریف خلاقیت چنین مینویسد: به نظر من خلاقیت در معنای کامل خود، هم تولید ایده را شامل میشود و هم نشان دادن آن را- یعنی باعث رخ دادن چیزی شبیه یک نتیجه میگردد. به منظور تقویت توانایی خلاقیت میباید فکر یا ایده را به صورتی به کار گرفت که تجربه از یک سو و واکنش خود شخص و سایرین از سوی دیگر باعث تقویت عملکرد شوند. همین که خودتان و یا بقیه افراد تلاشهای خلاقانهتان را تحسین کنید، ممکن است خلاقتر شوید. خلاقیت به دور از انزوا وقتی که یک فکر خلاق به طور گسترده به اجرا گذاشته میشود، به طوری که باعث یک تحول دائمی شود میتوان گفت که نوآوری به وقوع پیوسته است. اگر در زمینه تکنولوژی به بررسی سیر نوآوری در هزار سال اخیر بپردازیم، در کمال شگفتی درمییابیم که نوآوری و خلاقیت در یک سرزمین باعث شکوفایی نوآوری در یک سرزمین دوردست شده است. خلاقیت به ندرت در انزوا رخ میدهد، زیرا نیازمند ذهن، افکار و اختراعات سایر مردم است. فواید خلاقیت و مهارتهای حل خلاقانه مسئله به چه دلیل باید مهارتهای تفکر خلاق و حل خلاقانه مسائل را بیاموزیم؟ آیا این کار ارزش صرف وقت و انرژی و را دارد؟ پس از آنکه فواید کسب چنین مهارتها و استفاده از آن را ارائه کردیم، شما میتوانید به سوال دوم پاسخ دهید. سیستم آموزشی و خلاقیت برای جبران نقطه ضعفها و نقائص آموزشی لازم است از مهارتهای تفکر خلاق و حل خلاقانه مسئله استفاده کنیم. سیستمهای مدارس ما، از کلاس اول تا دانشگاه، همگی بر این نکته تاکید دارند که بهجای استفاده از قدرت شگفتانگیز مغز برای ایجاد افکار جدید و تبدیل آنها به واقعیت، به ذخیره اطلاعات بپردازیم. همیشه این به ما فنون یا روشهای دیکته شده حل مسئله را آموختهاند که از آن به به عنوان روش کند و پر زحمت یاد میشود. برای مطالعه بیشتر در مورد تاثیر مدارس و سیستم آموزشی روی خلاقیت مقاله مدارس و خلاقیت را مطالعه فرمایید. امروزه ما در دنیایی زندگی میکنیم که در حال تغییر و تحول است؛ دنیایی بسیار پیچیده، دنیایی که با مسائل بسیار دشوار روبروست. همه نیازمند کسب مهارتهای تفکر خلاق، قابل انعطاف و دقیق هستند؛ تا علاوه بر رویارویی با چنین مسائلی قادر به یافتن راهحلهایی برای پیشبرد فیزیکی و اجتماعی محیط خود باشند. با بهرهگیری از تفکر خلاق قادر خواهیم بود به آن دسته از تحولات اساسی که مدارس و دانشگاههای ما برای توسعه آموزشی برای تمام فراگیران به آن نیاز دارند. خلاقیت و کیفیت زندگی مهم نیست شما در چه سطحی از خلاقیت قرار دارید فقط یک پیشرفت کوچک در توانایی خلق کردن میتواند تاثیر زیادی روی زندگی روزمره داشته باشد. درباره این فکر کنید که مغزتان چطور زندگی معمولیاش را میگذراند! واقعیت این است که مغز شما دائما در حال تولید ایده است. این ایده میتواند در مورد بهترین مسیر رانندگی تا خانه باشد؛ یا شاید هم فکر کردن در مورد بهترین مسیر شغلی شما. بزرگ یا کوچک، ایدههایی که خلق میکنید تمام جنبههای زندگی شما را در برمیگیرد. هر چه ایدههای روزمرهتان را بهتر کنید، یعنی خلاقتر بشوید زندگی روزمرهتان خیلی بهتر خواهد شد. به همین سادگی! خلاقیت به شما کمک میکند تا مسائل زندگی و کاریتان را بهتر حل کنید. خلاقیت کمک میکند تا زندگی طولانیتری داشته باشید، یعنی کیفیت زندگی و سلامتی را بهبود میبخشد. محققان پیبردهاند که فقط خلاقیت باعث کاهش مرگ و میر میشود و نه هوش یا آزادی عمل کلی. برای مثال تولید کارهای هنری احساسات منفی را کاهش میدهد، استرس و نگرانی را کم میکند.
معیارهای هوش خلاق چیست؟ نویسنده معروف آمریکایی آقای تونی بوزان در کتاب قدرت هوش خلاق در تعریف هوش خلاق چنین میگوید: هوش خلاق شما باعث ایجاد ایدههای نو و حل مشکلات یه شیوهای مبتکرانه میشود. هوش خلاق این امکان را برای شما فراهم میآورد که در اندیشه و رفتار و بازدهتان یک سر و گردن از دیگران بالاتر باشید. این هوش چندین معیار دارد که همگی آموختنی و قابل پرورشاند تا شما بتوانید خلاقیتتان را افزایش دهید. معیارهای هوش خلاق: نمیکره چپ و راست مغز: میتوان از قابلیتهای گوناگون نیمکره چپ و راست مغز، در تلفیق با یکدیگر استفاده کرد. یادداشت برداری یا طراحی نقشه ذهنی: توانایی قابل رویت کردن افکار با بیرون کشیدن آنها و روی کاغذ آوردنشان، با این هدف که بتوان آنها را با دقت بیشتری بررسی کرد. سهولت (روانی) : این قابلیت در واقع همان سرعت به وجود آمدن ایدههای نو در ذهن شما و میران بازدهی خلاقانه شماست. انعطافپذیری: توانایی شما در خلق ایدههای متفاوت و تغییر جهت از یک روش به روشهای دیگر، با استفاده از راهبردهای متنوع و غنی، چیزی است که به آن میگویند: انعطافپذیری در خلاقیت. انعطافپذیری توانایی دیندن اشیا از زوایای گوناگون، بررسی موضوعات از نقطه نظرهای متفاوت، در هم ریختن مفاهیم قدیمی و به وجود آوردن روشهای بدیع و کنار گذاشتن پیش فرضهاست. انعطافپذیری به شما این توان را میبخشد که هنگام خلق ایدههای نو، تمام حسهایتان را به کار گیرید. نوآوری: نوآوری، اساس هوش و تفکر خلاق است و توانایی شما رار در به وجود آوردن عقایدی نشان میدهد که منحصر به خود شماست، عقایدی استثنایی، بینظیر و نامتعارف. بسط ایدهها: یک متفکر خلاق، روی ایده اصلی خود وقت میگذارد و آن را از جهات مختلف میپروراند، متحول میکند، بسط میدهد و شاخ و برگ میدهد و به طور کلی آن ایده بکر اولیه را تشریح میکند. ربط دادن: یک متفکر خلاق، از این موضوع که ذهن انسان یک ماشین ربطدهنده عظیم است، استفاده میکند. متفکران خلاق با داشتن کمی دانش حسی در مورد اینکه ماشین ربطدهنده ذهنی چطور کار میکند، به راهحلهای نامحدودی برای بهبود بخشیدن به جنبههای مختلف خلاقیت دست مییابند.