چرا جامعه به سمت مدگرایی تمایل دارد؟

حركت به سوي مدرنيته در كنار بروز تحولاتي همچون جهاني شدن فرهنگ و رشد فرهنگ مصرفي، گرايش به مد و نظارت مستمر بر ويژگي هاي ظاهري و مرئي بدن را به پديده مسري و همه گير جوامع معاصر مبدل كرده است.

طبیعی است که بعضی از ما تمایل داریم از دیگران تقلید کنیم و در اصل به متحدالشکل شدن و وفق دادن خود با دیگران اهمیت زیادی می دهیم. در حالی که بعضی دوست دارند از بقیه افراد متمایز باشند, به عبارتی مایلند با دیگران تطابق نداشته و مجزا از سایرین به حساب بیایند. جریان مد به هر دوی این تمایلات توجه می کند و برای اینکه بتواند خوب کار کند باید دل هر دو گروه را بدست آورد. «زیمل» معتقد است، هر دوی این تمایلات افراطی به ماهیت انسان برمی گردد. انسان ها از یک طرف دوست دارند عین همسایه خود عمل کنند، و از طرف دیگر دوست دارند از او متمایز باشند. در یک جمله باید گفت انسان ها علاوه بر این که چشم به زندگی دیگران دوخته اند تا مثل آن ها عمل کنند مایلند نسبت به همان آدم ها تفاوت داشته باشند. همین مسأله است که بحث مد و مدگرایی را مطرح کرده است. اما آنچه که مد و مدگرایی را به عنوان یک مسأله در جامعه ما مطرح ساخته، نوع پوشش و آرایش تعداد قابل توجهی از افراد جامعه است که با سوء استفاده و یا ناآگاهی، بدون التفات به هنجارهای فرهنگی جامعه به گونه ای افراطی اقدام به پیروی از مد می کنند، هر چند که میل به تنوع طلبی، آراستگی و زیبایی در انسان امری طبیعی و فطری بوده و در حد معقول و منطقی آن از نظر روانشناسان لازم و بااهمیت است. تعریف مد: «جورج زیمل» جامعه شناس شهیر و نظریه پرداز «مد» معتقد است: مد عبارت است از تغییر غیرمتمرکز جنبه های فرهنی زندگی انسان که از یک نقش اساسی و پایه ای در وضعیت اجتماعی انسان ها ناشی می شود. مدها مدتی مورد پذیرش قرار گرفته و بعد از مدتی با استقبال عمومی مواجه نشده و به اصطلاح «دمده» می شوند. بدین ترتیب که ابتدا طرح یک لباس یا یک نوع آرایش مو و صورت به طبقات بالای جامعه نفوذ کرده و سپس به سرعت به طبقات پایین جامعه می آید و آنگاه است که طبقات بالا برای حفظ برتری خود به یک مد جدید روی می آورند. اما نکته حائز اهمیت آن است که مد تنها به لباس و آرایش مو و صورت اطلاق نمی شود، طرز نشستن، صحبت کردن، راه رفتن، استفاده از وسایل زندگی، ظروف، جراحی بینی و … نیز هر روز با مد تغییر می کند. حتی در جامعه ما خوردن بعضی غذاها نیز به صورت مد روز درآمده یا این که منسوخ می شود. (برای مثال: مدشدن خوردن انواع غذای آماده «Fast Food» در میان مردم.) تاریخچه مد: مد و مدگرایی به شکل کنونی از قدمت چندانی برخوردار نیست. سرآغاز آن به 1960 میلادی برمی گردد. از نخستین گروه هایی که شکل ظاهری و ایده های آن ها مورد تقلید قرار گرفت می توان بیتل ها «Beetele» و هیپی ها «Hippie» و یا پانک ها «Punk» را نام برد که هر کدام علاوه بر ظاهر متفاوت از اجتماع, دارای ایده ها و منشأهایی بودند که اغلب مخالف جامعه سالم بوده و این گروه ها حوالی سال 1960 میلادی فعالیت خود را در انگلستان آغاز کردند. گروه هایی مانند بیتل ها و هیپی ها هدف اجتماعی داشتند، یعنی می خواستند که قوانین محدودکننده از سر راهشان برداشته شود و چون این طرز فکر باعث هرج و مرج در جامعه می شد همین مردمی که در ابتدا از آن ها طرفداری می کردند بعد از مدتی آن ها را کنار گذاشتند. در کشورهای جهان سوم وضع به کلی متفاوت بود. کشور ما نیز چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب دچار این مسأله بوده است. به عنوان مثال: تقریباً طی سال های 75-80 دو گروه رپ «Rap» و هوی متال «Heavy metal» الگوی برخی از جوانان قرار گرفتند و برخی از جوانان علاوه بر این که نوار کاست موسیقی این گروه ها را گوش می دادند، پوشش و ظاهر خود را به شکل آن ها درآوردند. بسترهای مدخیز مد دو بستر بسیار گسترده دارد. زنان, جوانان و نوجوانان به علت آمادگی روحی و روانی بیشتر در معرض خطر قرار دارند. آن ها به دنبال کسب هویت، استقلال و شخصیت می باشند. در قالب این مدها و الگوها, به دنبال ابراز هویت فردی و نقش اجتماعی خویش هستند. جوان برای ساختن شخصیت خویش و برگزیدن صفات لازم از دیگران پیروی کرده و روش آنان را در برنامه کاری خود قرار می دهد. او با انتخاب مد به دنبال خودنمایی، تشخّص طلبی و مقبولیت عمومی است و در واقع با تقلید افراطی از مد به غریزه تنوع طلبی خود برخلاف عرف پاسخ می دهد. پوشش و آرایش (آن چه که باعث شده مد به عنوان یک مسأله در جامعه مطرح شود) لباس را می توان خانه اول هر انسان دانست. هر فرد, نخست در لباس خود سکونت دارد بعد در خانه اش. رابطه لباس و فرهنگ به اندازه ای قوی است که وقتی یک خارجی یا غریبه وارد محیطی می شود, نخستین علامتی که او را می شناساند همان لباس اوست. گویی انسان با لباس خود با دیگران صحبت می کند. در جامعه فعلی ما پوشش تعداد قابل توجهی از افراد به ویژه جوانان، با فرهنگ دینی ما سنخیتی نداشته و در حقیقت آن را به چالش کشیده است. متأسفانه این دسته از جوانان با تقلید کورکورانه، در پیروی از مد، طریق افراط را پیموده و غریزه تنوع طلبی, آراستگی و زیبادوستی را از مسیر منطقی و معقول آن خارج می کنند. به عنوان مثال: البسه ای که امروزه بر تن بسیاری از دختران و زنان و حتی پسران جامعه مشاهده می شود بسیار زننده و در عین تنگی، چسبان و بدن نما بودن, فاقد یقه و آستین می باشد که ظاهراً این نوع پوشش به پیروی از مد روز جامعه صورت می گیرد. این نوع لباس ها نه وسیله ای برای پوشش، بلکه برای آرایش می باشد. اثرات روحی و روانی مد «ویژگی های افراد مدگرا»: پیروی دائمی و بدون تعقل از پدیده مد، آشفتگی ذهنی شدیدی را به دنبال دارد. فرد تا مدت ها در پی کسب آن هست و بعد از رسیدن به آن برایش کهنه می شود و با توجه به پدیده جدید ارائه شده دوباره دست به کار می شود تا آن را به دست بیاورد. عمده هزینه و تفکر او صرف موضوعی می شود که ریشه دار نیست و به همین دلیل او را ارضاء نمی کند. جالب آن است که بسیاری از افراد، مد جدید را قلباً دوست ندارند و فقط برای این که از قافله عقب نمانند آن را می پذیرند. در پدیده مد و مدگرایی تفاوت فرهنگ ها و جوامع در نظر گرفته نمی شود و جریان با ساختاری یکسان در جوامع مختلف وارد می شود،در نتیجه و به طور قطع در بعضی فرهنگ ها و جوامع، جریان مد قابل قبول نیست و افرادی که از آن پیروی می کنند ناچارند علاوه بر صرف وقت و هزینه گزاف، با افراد جامعه نیز در بیفتند. مطرح کردن افراد در مد کاملاً ابتدایی، سطحی و ظاهری است زیرا بدون توجه به تمامی ابعاد زندگی اجتماعی تعیین می شود و ماندگاری لازم را ندارد. پیروی دائمی از مد حس حسادت افراد را تحریک و تا حدی تقویت می کند. وقتی مد محور اصلی زندگی فرد باشد، فرد تمام مدت به زندگی دیگران چشم دوخته است تا مسایل جدید را شناخته و تهیه کند و اگر این امکان برایش فراهم نشود مشغولیت ذهنی شدیدی پیدا می کند. از طرفی افرادی که از اعتماد به نفس کمتری برخوردارند و علاوه بر آن هیچ مزیت فکری و عقیدتی ندارند سعی می کنند بسیاری از ضعف های خود را با پوشیدن لباس ها و جواهرات گران قیمت و مدروز پنهان کنند و بدین وسیله خود را در معرض تحسین های دیگران قرار دهند. بدون شک کسانی تابع مد و مدگرایی می شوند که به عقده حقارت دچار شده و از درون پوچ و فاقد شخصیت علمی، معنوی و اجتماعی باشند و با مدگرایی بخواهند برای خود شخصیتی کسب کنند و توجه دیگران را به خود جلب نمایند و خود را به نحوی، نشان دهند. طرح سازماندهی مد ولباس از حدود یک سال پیش در کمیسیون فرهنگی مجلس طرحی موسوم به طرح «سازماندهی مد و لباس» مطرح شده است. ظاهراً کمیسیون قصد دارد در این طرح از نمادهای بومی و ملی استفاده کرده و در طراحی لباس، متناسب با خرده فرهنگ های ایرانی و ذائقه فرهنگی کشور حرکت کند. مجلس در این طرح قصد دارد با دخالت در نحوة ارائه پوشاک از سوی تولیدکنندگان به زنان و جوانان، سیاستی را اتخاذ نماید که پوشاکی متناسب با فکر و قامت ایرانی برتن آن ها بنشیند. امیدواریم این طرح گامی بلند برای تطابق فرهنگ ایرانی با پوشاک ایرانیان باشد. نظرات مقام معظم رهبری پیرامون مو و مدگرایی: بنده بعد از انقلاب به الجزایر رفتم. در خیابان ماشین ما عبور می کرد، یک وقت دیدم پسر جوانی نصف موی سرش را تراشیده و نصف دیگر را باقی گذاشته است. هر چه نگاه کردم دیدم این آرایش هیچ زیبایی ندارد. مشخص بود او از کسانی تقلید کرده بود. بنده با این چیزها مخالفم و دوست ندارم جوانان ما این طور حرکت کنند و دختر و پسر ما دائم چشمشان به آن ها باشد. تقلید فرهنگی خطر خیلی بزرگی است اما این حرف اشتباه نشود با این که بنده با مد, تنوع و تحول در روش های زندگی مخالفم. نه خیر، مدگرایی و نوگرایی اگر افراطی نباشد اگر از روی چشم و هم چشمی و رقابت های کودکانه نباشد عیبی ندارد. لباس، رفتار و آرایش تغییر پیدا می کند اما موظب باشید قبله نمای این مدگرایی به سمت اروپا نباشد. این بد است, اگر مدیست های اروپا و آمریکا در مجلاتی که مدها را مطرح می کنند فلان طور لباس را برای مردان و زنان خودشان ترسیم کردند آیا ما باید این جا در همدان یا تهران و یا در مشهد آن را تقلید کنیم؟ این بد است خودتان طراحی کنید و خودتان بسازید؟ من می خواهم بگویم اگر شما موی سرتان را می خواهید آرایش کنید، اگر می خواهید لباس بپوشید، اگر می خواهید سبک راه رفتن را تغییر دهید، بکنید اما خودتان انجام دهید از دیگران یاد نگیرید.»

خواندن این موارد پیشنهاد می شود:
Translate »