مایکل کورِست (Michael Chorost) پیشبینی میکند که تکنولوژی به ما اجازه خواهد داد که هرکسی از طریق دستگاهی که فعالیتهای نورونی مغزش را میسنجد، با فرد دیگری، ارتباط الکترونیکی پیدا کند.
مایکل کورست یک نظریه پرداز فنآوری است که در سال 2001، پس از طی یک دورهی طولانی مشکلات شنوایی، به طور کامل ناشنوا شد. اما اکنون مایکل کورست با یک حلزون گوش مصنوعی که درون مغزش جاسازی شده است، تبدیل به چیزی شده است که بیشترش انسان است، اما مقدار کمی هم کامپیوتر است. بدون تکنولوژی مایکل کورست قادر به شنیدن چیزی نبود.
شبکهی نشنال جئوگرافی، در برنامهای با نام “فراتر از انسان” به تکنولوژیهایی میپردازد که با کارگذاری درون بدن انسانها، آن را به موقعیتها و موفقیتهای جدیدی میرساند. در یکی از قسمتهای این برنامه، مایکل کورست به عنوان مهمان، به سوالاتی در مورد حلزون گوش مصنوعی کارگذاری شده درون مغز خودش، و سوالاتی در مورد رابطهی انسان و تکنولوژی پاسخ میدهد.
مایکل کورست نویسندهی کتابی است با عنوان : خرد گستردهی جهانی، یکیشدن انسان، ماشین و اینترنت.
او میگوید استفاده از تکنولوژی در بدن انسان، همواره با مشکلاتی همراه است، اما ما باید به خاطر تغییرات گستردهای که در پیشرو است، خوشبینتر باشیم.
سوال : آیا شما با این ایده که تکنولوژی ما را قویتر، سریعتر و بهتر میسازد مشکلی دارید؟
م.ک: من واقعا شک دارم که تکنولوژی در افزایش افق بینایی، شنوایی، یا حتی توانایی ما برای دویدن با سرعت 100 کیلومتر در ساعت و چیزهایی از این دست، به ما کمک کرده باشد. حتی درک این که بینایی، شنوایی یا حرکت چگونه کار میکنند نیز برای دانشمندان سخت است، و این که بخواهند این چیزها را مهندسی معکوس کنند که فوقالعاده دشوار است.
سوال : پس میگویید که حلزون گوش مصنوعی شما، شنوایی شما را بهبود بخشیده است، اما آن را بهتر از شنوایی معمولی بقیهی انسانها نکرده است؟
م.ک: من میتوانم صدای شما را کمی بهتر از یک مکالمهی تلفنی بشنوم، اما همچنان من یک ناشنوا محسوب میشوم. من هنوز هیچ تکنولوژیای را در چشماندازی نزدیک نمیبینم که قادر باشد گوشهایی فرا انسانی بسازد.
سوال: آیا شما فکر میکنید خودتان یک سایبورگ هستید؟ کسی که توسط یک دستگاه الکترونیکی تقویت شده، یا به آن وابسته است؟
توضیح : سایبورگ (به انگلیسی: Cyborg) کوتاه شدهی سایبرنتیک (به انگلیسی: Cybernetic) و ارگانیسم (به انگلیسی: Organism)
م.ک: راستش من دوست ندارم که از واژهی سایبورگ استفاده کنم. چون این واژه یاد آور قهرمانهای علمیتخیلی و شخصیتهایی است که تواناییهایی بیشتر از انسانهای معمولی دارند. در آینده این اتفاق نمیافتد که ما چیزهایی که بدن خودمان دارد را دوباره بسازیم، بلکه در آینده، بدنما، چیزهایی کاملا جدید خواهد داشت، چیزهایی که تا به امروز نداشتهایم.
سوال : مثلا چه چیزی؟
م.ک: توانایی ارتباط الکترونیکی بین افراد توسط دستگاههایی که فعالیتهای نورونی مغز را میسنجد و آن را برای فرد دیگری ارسال میکند و فعالیتهای نورونی مغز را در مغز فرد دیگری تداعی میکند.
سوال: شما ایمیل زدن از مغزی به مغز دیگر را پیشنهاد میکنید؟
م.ک: من میتوانم به راحتی با تایپکردن، یا حرف زدن، یا ضبط صدا برای شما ایمیل بزنم، مگر چه منفعت جدیدی بدست میآوریم که انقدر قابل توجه باشد تا دست به این جراحی عجیب و غریب و خطرناک بزنیم؟
سوال: پس شما چه چیزی به جای آن پیشنهاد میدهید؟
م.ک: این که یک نفر، بتواند احساسات فرد دیگری را درک کند، یا حواس فیزیکی دیگری را تجربه کند، چیزی که امروز ما هیچ راهی برای تجربهی آن نداریم. من نمیخواهم واژهی تلهپاتی (telepathy) را استفاده کنم، به جای آن میگویم تلهمپاتی (telempathy)، شاید این را بتوان نوعی از آن محسوب کرد. من فکر میکنم بایستی نوعی ارتباط جدید را بیابیم، که انقدر ارزشمند باشد تا ارزشِ زیر تیغ جراحی رفتن را داشته باشد.
سوال: از این تکنولوژی چه استفادههایی ممکن است بشود؟
م.ک: مثلا افراد نظامی احتیاج دارند تا خیلی سریع متوجه شوند همتیمیهایشان دقیقا کجا هستند، یا این که کدامیک مجروح شدهاند. و بدون اینکه بخواهند اطراف مرتبا اطراف را نگاه کنند، بدانند آنها کجا هستند و چه کار میکنند. این میتواند خیلی ارزشمند باشد.
ما دربارهی دهههای آینده – و یا شاید قرنهای آینده – صحبت میکنیم، زمانی که ما میتوانیم مغزهایمان را تغییر دهیم،هنگامی که این کار بدون ریسک است.
سوال: آیا این ایده، موجب نمیشود که مسائلی در مورد حریم خصوصی ذهن افراد به وجود بیاید؟
م.ک: من فکر میکنم ما قبلا به قدرکافی با این مسائل مربوط به حریم خصوصی برخورد داشتهایم، چون رسانههای اجتماعی، به مردم اجازه دادهاند که ایدهها و احساساتشان از راههای بسیار جدیدی، به صورت عمومی منتشر کنند. مردم چیزهایی را درون شبکهها و رسانههای اجتماعی قرار میدهند و نمیدانند که همکاران و روئسایشان در حال دیدن آنها هستند.
سوال : بنابراین پیشرفت تکنولوژی، از انسانیتِ ما مایه میگذارد؟
م.ک: مطالعاتی در مورد تاثیرپذیری زندگی اجتماعی از تلویزیون انجام شده، اولین تلویزیون ها در اوایل دههی پنجاه میلادی به وجود آمدند. از آن زمان، مردم فعالیتهای اجتماعی کمتری انجام میدهند، کمتر به باشگاهها میروند و چیزهایی از این دست حتما اتفاق میافتد. و نگرانیهایی واقعا جدی در این زمینه وجود دارد.
سوال : شما فکر میکنید بیشترین نوآوریهای تکنولوژی که به آن احتیاج داریم کدامها هستند؟
م.ک: یکی از بزرگترین چیزها، پزشکی ترمیمی است. وقتی که من نوجوان بودم، یک جراح به بخشی از بینی من آسیب زد، و هیچ راهی برای درست کردن آن وجود نداشت. من دوست دارم که تکنولوژیهای ترمیمی بتوانند بافتهای آسیبدیده را مجددا بازسازی کنند.همینطور میخواهم که بتوانم قسمتهای آسیبدیدهی گوشهایم را نیز بازسازی کنم. راستش من نمیدانم اگر روزی چنین امکانی باشد، از آن استفاده خواهم کرد یا نه، اما به هر حال، بودنِ چنین امکانی، چیز خوشایندی است.
سوال : یعنی ممکن است شما نخواهید که دوباره شنواییتان را بدست آورید، حتی اگر قادر به انجام آن باشید؟
م.ک : من وقتی که مشغول نوشتن میشوم، معمولا پردازندههای شنواییام را خاموش میکنم. من دوست دارم بدون شنیدنِ چیزی کار کنم. داشتن گوشهای معمولی به این معناست که من نمیتوانم جهان را خاموش کنم، و تمرکز کنم. با کمی معذرت از کسانی که شنوایی معمولی دارند، اما من حس میکنم که شنیدن صدای آژیرها، صدای نفس کشیدن خودتان، خرناس کشیدن بقیه و … چندان هم خوشایند نیست. من خوشحالم که با این مسائل درگیر نیستم